من شهر دیگه ای زندگی میکردم،چون شهر بندری هم بود،همیشه مهمون داشتیم ک واسه گردش میومدن،خانوادمم یک ماه میموندن،پونزده روز میرفتن شهر خودشون،کلا با سن کمم مهمونی زیاد دادم،ولی اصلا مهمونی نرفتم و خیلی کم،در حد مثلا هر پنج شش ماه یبار ،دوروز،همشم پرتحجملات،دیگه حس میکنم خسته شدم یکمدت،تازه اومدم شهر خودمون،خانوادمم پرجمعیتن،خواهرم هی تیکه میندازه کی دعوت میکنی،حالا هربار اومدن شهر قبلی من دعوتشون کردم،تو این سه سال کلا دو سه بار رفتم ،یا داداشم،خیلی عجیبه ک نخام یک ماهی مهمون دعوت کنم ؟