2737
2734

ی بار بچه بودم محلمون تازه تلفن اومده بود.اون موقه ها مزاحم تلفنی هنوز مد بود.

ی روز پسرخاله مامانم ک مرد متشخصی بود زنگ زدخونمون من گفتم شما؟؟

اون بنده خدام گفت پسرخاله هستم منم فک کردم مزاحمه گفتم کلاه قرمزی چطوره؟

خخخ بعدم قطع کردم.وقتی گوشیو قط کردم تازه احتمال دادم شاید واقعا پسرخاله بوده.

اون دوباره زنگ زد ولی من جرات نکردم جواب بدم.

مامانم گوشیو برداشتو ب مامانم گف دخترت خیلی بی ادبه.

از اون موقه ب بعد هر وقت میبینمش میخندمممم😂😂😂😂😂😂😂

سکوتم از رضایت نیست...دلم اهل شکایت نیست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

یه بنده خدایی میخواست با عصبانیت  بگه  این موقع ظهر پرنده پر نمیزنه گفت پر که پر نمیزنه 

پسرم منو بابایی و آجی دنیا بی صبرانه منتظر به دنیا اومدن و گرفتن دست های کوچولوت هستیم   خاله ها میشه برای سلامتی پسرم صلوات بفرستین

منم یه بار  تازه نوشابه خورده بودم تلفن خونه زنگ خورد گوشی برداشتم بدون هیچ حرفی یه آروقی بس بلند و طولانی پشت گوشی زدم و بعد گفتم الو 😂😂😂 واقعا دست خودم نبود اون موقع ۱۲ سالم بود 😂😂 یادش بخیر خالم بود زنگ زده بود آبروم رفت 😂😂

2738
منم یه بار  تازه نوشابه خورده بودم تلفن خونه زنگ خورد گوشی برداشتم بدون هیچ حرفی یه آروقی بس بل ...

😂😂😂😂😂😂

❤️تیکر رسیدن به وزن دلخواه همراه با تاپیک بامدادخمار    ‌‌‌‌‌‌‌      گروه آبی💙                                               وزن اولیه:۸۲.۲۰۰    وزن فعلی:۷۷      وزن هدف:۶۸         

خاطره خنده دار زیاد دارم! بچه بودم مریض شده بودم مامانم منو برده بود دکتر! دکتر فکر نمیکرد چیزی بارم نباشه! پرسید بیرون روی هم داری! منم برگشتم گفتم نه والا از پریروز تا حالا بیرون نرفتم 😂😂 مامانم با خنده داشت جمع میکرد قضیه رو ولی خیلی دیر بود 😂😂😂

خواستم واسه دوست پسرم که الان شوهرم هست اسمس بدم واسه دامادمون فرستادمش خیلی بدجنس بود و دنبال سوتی آخه خودش مورد دار بود و خانواده ما هم اصیل و سنتی هنوزم افقی نیگاه میکنم که چرا؟؟؟ مگه میشه        

خب زیادی دوستش دارم اما درکم نمیکنه و نمیفهمم    چونکه عاشقشم بخاطرش از همه بریدم مگه گناهه خب عشقمه     اما همیشه غرورم در کنار عشقم داشتم حاضر نیستم بخاطر هیچ کس حتی عشقم جز فرزندم غرورم رو بشکنم غرورم بخاطر دخترم میشکنم همین دخملم عشق مامان و باباشه 💖💖💖

یادمه ۷ سالم ک بود یبار قرار بود برامون مهمون بیاد بابام رفته بود حموم مامانمو صدا زده بود بره پشتشو بشوره. منم ک از همون بچگی منحرف! تا مامانم از حموم بیاد بیرون فقط داشتم تجسمشون میکردم. شب که همه بودن همه ب من میگفتن تو دیگه بزرگ شدی نباید با مامانت بری حموم منم اسکول برگشتم گفتم:پس چرا بابا با مامانم میره؟ سکوت سنگینی خونه رو فرا گرفته بود.     

میدونم کتک زدنی ام   

prove yourself to yourself not others
داشتم با بابام در مورد بیماری تیرویید حرف میزدم یهو وسط گرفت گفتم کیرویید  همونجا محو شدم

😂😂😂😂عکس العمل بابات چی بود

میشه برای شادی روح پسرم و پدرم یه صلواتمهمونم کنید...خدا خیرتون بده
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز