عقد و ازدواج سه سال شده
همش مشکل،مشکلمون فقط پولی نیس
مهمونی باهام نمیاد بیاد با هزارتا خواهشو تمنا
یجا بخوام برم کار دارم میگم منو ببر
نمیبره میگیره میخوابه
بعضی اوقات اخر هفته شاید نشه برم خونه مادرش از چخارشنبه میره جمعه ساعت 12 میاد،ی زنگم نمیزنه،میگم چرا ی زنگ نزدی میگه ی روز شد من رفتم که زنگ بزنم
یکشنبه ها هم میره خونه مادرش اینا ساعت 12 میاد
هر روزی که دفتر نداره میره اونجا
واسه من هیچ وقتی نداره،کلا صبح میره مساد ناخار مسخوره میخوابه،میره دفتر شب ساعت 11 میاد
اون روزایی که دفتر نداره میره سمته خونه مادرش اینا پیش دوستاش یا خونه مادرش اینا