2737
2739

چه بی ادبه مادرشوهره از سنش خجالت نمیکشه!

ولی فدات ناراحت نباش منم چند وقت پیش نمیدونم بحث شدجی گفتم برگشت جلو خواهرشوهرا گفت گوه خوریش به تو نیومده زر زر میکنی ولی من ج.ابی ندادم   

با هرچه عشق نام تو را می توان نوشت...با هرچه رود نام تو را می توان سرود...بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را...با چشم های روشن تو می توان گشود

 از زندگی کردن باهاش سیر شدم اصلا از تاهل سیر شدم...بیچاره مادرم دیروز دست و بال خونیمو دیده بود میگفت خودم کم تو زندگیم بدبختی کشیدم حالا همون کارا که مادربزرگت با من کرد مادرشوهرت با تو میکنه...شماها آزادید هرچی دلتون خواست به پدرم بگید...هرچی دوست داشتید به حال مادرم تاسف بخورین...یا خودمو سرزنش کنید...فقط باهام حرف بزنین...من خواهر برادر و کس و کاری ندارم قلبم داره میترکه فقط بهم بگین چیکار کنم تو این زندگی بمونم یا نه...اصلا دیگه این زندگی ، زندگی میشه؟؟ کسی رو دیدین که اینجوری زنشو جلو مادرش بزاره زیر پاش و له کنه و زن چیکار کرده؟؟دیشب تو زد و خورد بهم میگفت معلومه قسمتم دروغه الهی همون قرآن کمرتو بزنه که قسم دروغ خوردی...یعنی حتی قسم به قرآن منو قبول نداره ولی حرفای مادرشو باور داره...با اینحال که جلو چشم خودش فحشم میداد...خسته شدم از بس نوشتم اما از درون خالی نشدم بچه ها به کی پناه ببرم از ظلمی که بهم کردن؟ از نامرادی سرنوشت و روزگارم به کی بگم؟ بچه ها چیزایی که الان اینجا نوشتمو تابحال برای احدی توی واقعیت تعریف نکردم کسی نمیدونه پدرم چکارا که باهامون نکرده و مادر مظلومم چقدر تحمل آورده...اما من تو زندگی طاقت مادرمو ندارم شاید یکی از شماها حرفی زد که دلم آروم شد یا راهنماییش تو زندگیم بدردم خورد بهم مشورت بدین بگین باهاش زندگی کنم یا نه...و اگه نه چجوری میتونم رو پای خودم بایستم چون حمایت پدر رو ندارم

هرچه تبر زدند مرا...زخم نشد جوانه شد

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

چی بگم عزیزم 

من کتک نخوردم 

ولی کلی فحش خوردم اونم از خود شوهرم 

به خاطر دلایل خیلی خیلی مسخره تر و پیش افتاده تر از حرفای شما 

فحش های خیلی خیلی بدتر از اونهایی که شما شنیدی 

ولی خوب چه کنم ؟؟

من امکان طلاق ندارم چون درست عین پدر شما پدر من هیچ حمایتی نمیکنه مادرم هم عین مادر شما کاملا تحت سلطه است

2731
باز خوبه دوری اگه هم خونه بودی بیچاره بودی مثل خیلی از ماها

عزیزم عادتشه خونه ی هرکدوم از پسراش که میره یه ماه دو ماه سه ماه میمونه...همین کارایی که الان با من میکنه سر همون عروس بزرگش هم در آورد اون بدبختو که تا همین حالا زیر فشار دارن سال گذشته کل پاییز رو اونجا بود من نمیدونم اون عروس بزرگه چجوری تحملش میکنه...چون واقعا غیرقابل تحمله به لباس پوشیدن آدم ، غذا خوردن آدم به همه چی کار داره...کافیه بفهمه به یه چیزی توی خونه حساسی اینقدر رو اون وسیله تو خونه مانور میده که کفرتو بالاخره در بیاره...


هرچه تبر زدند مرا...زخم نشد جوانه شد

فقط میتونم بهت بگم انقدر لطیف و زنونه و باوقار باش که شوهرت کم کم جذبت بشه خودتو از درون دوست داسته باش و دست کم نگیر به وضع ظاهرت برس به تغذبه ات به همه چیزت و کم کم توجه شوهرتو بیار سمت خودت تا مادرش کم کم بفهمه شما تو زندگی پسرش با ارزش ترینی و پسرش حاضر نیس شما رو راحت از دست بده 

یه کاناپه دارم نسبتا راحته یه موقعایی میرم روش دراز می کشم میاد بالشتشو میزاره رو کاناپه زل میزنه به من که یعنی بلند شو من میخوام بشینم...خب خونه به این بزرگی برو یه جا دیگه حتما باید منو از سر جام بلند کنی😳این دو ‌سه روز یه رفتارای اینجور مریضانه ازش دیدم

هرچه تبر زدند مرا...زخم نشد جوانه شد
2738

لجم گرفت از حرفاش.

هر وقت به بابات نسبت بد داد،تو هم بهش بگو ،اگه بابای من با کسی بوده،خواهر خودت بوده ،اگه بابای من دیوث پس زنای فامیل شما هم هرزه ان.خدا بدونه کدوم بچه هاتون حلال زاده ان.

اصلا خودت با این ذات خرابت ،که به زندگی پسرت رحم نمیکنی ،خدا میدونه حلال زاده باشی یا نه.

البته خودم باشم این حرف هارو نمیزنم ها

خدایا ممنونم بابت لبخندی که دوباره به لبم نشست.عیدی  عید غدیرم ،خوش اومدی روشنی قلبم.
من شوهرمخودش برای خودش عروس گرفته دست آخر مادرشوهرم رفته بود نوشابه دستمال کاغذی سفره یکبار مصرف ماس ...

برای خودش عروسی گرفته یعنی شما توی مجلس نبودین؟؟

هرچه تبر زدند مرا...زخم نشد جوانه شد

ببین دل آدم مثل آینه میمونه وقتی خرد میشه وقتی میشکنه شاید بشه دوباره کنار هم گذاشتش ولی هیچ وقت مثل قبل نمیشه و ترکاش باقی میمونه 

یه بار من تاپیک زده بودم برای مشکلاتم 

و گفته بودم که نه رفتار همسرم درست میشه و نه میتونم طلاق بگیرم تازه بچه هم دارم 

یه خانومی حرف خوبی بهم زد

گفت به شوهرت مثل یک همخونه نگاه کن شوهر رو مثل عابر بانک بدون برای خودت و یک حامی برای بچت!

همین 

شما هم اگه نمیتونی طلاق بگیری 

این کار رو در پیش بگیر 

به خودت برس خوب بخور خوب بپوش و شوهرت رو عابر بانک بدون !! فقط برای تامین مالیت !! به اهدافت برس به خونه و زندگیت برس 

کاری به کار مادرش نداشته باش 

اگر چیزی رو شکست اگر مالی رو از بین برد نه بحث کن نه دعوا بذار وقتی رفت شوهرت رو با زبون مجبور کن همونو دوباره بخره و بذاره سر جاش 

بذار برای ضرر های مادرش تاوان مالی بده 

اون وقت وقتی دید این داستان ادامه داره خودش به فکر میافته که مادرش کمتر خرج بتراشه

من شوهرمخودش برای خودش عروس گرفته دست آخر مادرشوهرم رفته بود نوشابه دستمال کاغذی سفره یکبار مصرف ماس ...

چرا به جای اینکه دست پسراشونو بگیرن اینجوری بهشون پشت پا و لگد میزنن...حالا شوهرم چندشب پیشا میگفت بذار ببینم خودتم مادرشوهر بشی چیکار میکنی گفتم والا من به این رذالت نیستم که به لباس عروس کار بگیرمو تهدیدش کنم بخوام زندگی پسر خودمو خراب کنم...واقعا آخه چه لذتی داره زندگی بچه ات از هم بپاشه...نمیفهمم...الان من طلاق بگیرم اون راضی میشه

هرچه تبر زدند مرا...زخم نشد جوانه شد
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز