بچه ها من فكر ميكردم يك عاشق واقعي ام و همه دوستام ميگفتن تو واقعا صبوري و ...
من خيلي متاب راجب عشق و فلسفه ميخونم كلا ادبيات دوست دارم و سعي ميكردم يك عشق ارماني رو ايجاد كنم
اما اين كتاب جديده حس كردم من عاشق عاشق عاشق نيستم
يا حداقل جنس عشقم مثل بقيه است با يكمي بيشتر
وقتي كتاب راز رخشيد علي سلطاني خوندم حس كردم واقعا ما ك اينهمه عاشق بوديم چرا نشديم مثل اينا
نگيد داستانه و فلانه ن كسايي ك علي سلطاني ميشناسن ميدونن
علي سلطاني ميگه با رخشيد تله پاتي داشته خب منم دارم
منم يك وقتا گوشيم سايلنته ميام اتاق ميبينم دلره زنگ ميزنه
ولي اونا خاصن
امشب به شوهرم گفتم اين موضوع اونم مثل منه ما باهم فيلم ميبينم و كتاب ميخونيم و باهم تخليل ميكنيمشون
گفتم دوست ندارم شبيه اينا باشم
گفت دوست داري شبيه كي باشي؟!
اصلا وايسيد اسكرين بزارم