تورو خدا ايني ك ميگمو كسي بعدا به روم نيـاره
خيلي نابـود بودم من
تو بچگـي عقده ي موي بلند داشـتم مامانم هميشه موهامو پسرونه كوتا ميكرد
وقتي برقـآ ميرف..ميدوييم زير شلواري بابامو ميكردم سرم
پاچه هاش تا زانوم ميومد...بعد حـس ميكردم موهامو خرگوشي بستم
سايه خودمو رو ديوار ميديدم ميرقصيدم مث مونگولا