وای مردم و زنده شدم.
رفتم روی تخت رادیولوژی خوابیدم. پاها مثل معاینه باز.ولی موقعی که ماده ی حاجب رو تزریق کرد مثل درد زایمان وحشتناک بود انقدر گریه کردم و جیغ زدم.
بعدش که اومدم بیرون استفراغ و سر گیجه. غش کردم کف راهرو.
دیگه بردن منو تو یه اطاق بستری کردند دو ساعت به خودم میپیچیدم ازدرد. تا به زور یک بروفن و دو تا شیاف دردم کمتر شد و تونستم برم توی ماشین.