بچه ها بیاین اینجا دورهمی از اتفاقات خوشایندی که توی زندگیمون می افته و یا افتاده بگیم و خداروشکر کنیم.تازه مثبت اندیشیمون رو هم تقویت می کنیم.
خاطرات شمال محاله يادم بره
باشه شروع کن چن سالته اسی متاهلی ایا؟؟
با اتفاقات بد این چند روز خاطره ی خوشی برام نمونده
تازه از ضعف و افتادگی فشار سرم وصل کردم
روز اولی ک دست همو گرفتیم..خیلی حس قشنگی بود🙊👧 بعد من یهو پشت دستشو گاز گرفتم😝
اول خودم یه خاطره بگم
یه روز خیلی روحیه ام خراب بود داشتم گریه می کردم.شوهرم رفت بیرون که بره سرکار.یک دقیقه بعد برگشت کلی بغلم کرد و دلداریم داد.خلاصه حدود سه چهار ساعت دیرتر رفت سر کارش به خاطر من!!
من سالها پیش پدرمو از دست دارم و در نوجوانی ک شدیدا ب حضورش نیاز داشتم دست نوازشش روی سرم نبود ،اما در ازاش خدا بخوبی جبران کردو ی همسرخوب ک برام ب وقتش پدری هم میکنی نصیبم کرد ،ی مامان خییییییییلی خوب دارم ک پیشش ک باشم همه دردای عالمُ فراموش میکنم ،خواهرام یدونه داداشم کل دلخوشیامن ،راستی یادم رفت بگم پدرشوهرم بخوبی جای پدرِ نداشتمو واسم پر کرد ،مادرشوهرمم ک فرشته‌اس هیچی از یک مادر نمونه کم نداره خلاصه من هرروز خدارو برای داشتن همه اینها شکر میکنم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
