من جمعه دوستم (دختر)بعده دوسال بهم زنگ زد
گفت سلااااام من اومدم شهرتون بیا ببینمت من خیلی خوشحال شدم حوصلمم سر رفته بود دوس داشتم برم بیرون...
گفتم باشه حتما میام
قطع ک کرد اس دادم گفتم راستی باکی هستی
گفت دوست پسرمو و دوستش..
دیگه رودرواسی مونده بودم..
من و نامزدم هنوز عقد رسمی نکردیم اونم این چیزارو نمیپسنده..
خلاصه اومدن دنبالم باهاشون رفتم....