2737
2734
عنوان

دارم منفجر میشم.. دیگه کشش ندارم

609 بازدید | 52 پست

دلگیرم... خیلی دلم می خواد باکسی در دل کنم...

خیلی احساس تنهایی می کنم... خسته ام...هم جسمی هم روحی

توی چند ماه اخیر خیلی بهم فشار اومده...

از بارداری ناخواسته قبل از عید و عدم حمایتم همسرم.... ونهایتا سقط دردناک تو خونه... و دریغ از احساس تاسف یا کمک و یا حتی محبت ظاهری

بالاخره گذشت و نوروز آومد و با همه تنش ها گذشت... اما گذشتنش مصادف شد با عود کردن بیماری بابام... اول فکر کردیم یه نارسایی ساده ست... حل می شه... اما حل نشد...

چقدر اون روزی که دکتری که رفته بودم ازش مشاوره بگیرم... برام تلخ گذشت.... طبق معمول سعی کردم محکم باشم... اخه من باید محکم باشم... چاره ای ندارم...اما دختر درونم هنوزم که هنوزه دلش یه پناه میخاد...

دکتر با بی رحمی تمام گفت که پیشنهاد نمیدم بیمار را اذیت کنید... اما مگه میشه... مگه آدم به همین راحتی می تونه امیدشو از دست بده...

امیدم ب خداست.. من تنهام.. کسی نیست بهش تکیه کنم جز بابام... اونم که توی این سه چهار سال اخیر کم شده ... اما وجودش، اسمش باعث می شه.. حداقل دلم روشن باشه که کسی هست.....

هنوز دو هفته از بستری شدنش نگذشته بود... که همسرم گفت دوباره شغلشو عوض کرده و باید بره شهرستان برای کار... سه هفته نباشه.. یه هفته بیاد....  اونم توی شرایطی که برای نگهداری از پسرمون مستاصل شدم... یه پام بیمارستانه... یه پام خونه مامانم... یه پام سرکار... یه پام پیش پسرم...

من شاغلم.. مادرم پسرم را نگه میداره... که الان درگیر باباست...

طفلک خالم از راه دور اومد سه هفته پسرمو نگه داشت.. بماند که برای اون چقدر سخت بود.. و چقدر برای پسرم سخت بود.. چون همون روز اول بجه بی دلیل تب کرد...

واقعا اگه به لحاظ مالی به درآمد من وابسته نبودیم.. دوست داشتم کارمو ول کنم و بمونم خونه.. اما نمیشه...

خیلی احساس تنهایی می کنم.... کم اوردم... شاید در شب چهارساعت بخوابم... اونم نا اروم... از طرفی هم باید ظاهر خودم را حفظ کنم برای روحیه مامانم.. بابام... پسرم..

یادمه همیشه بابام میگفت : زن باید قوی باشه.. میگفت تو یه دختر قوی هستی... همیشه اول اسمم بجای خانم، آقا میذاشت... میگفت مرد باش... مردونه زندگی کن...اما واقعا نمی تونم.. من زنم.. دلم میخواد بشینم زار بزنم....اما کو یه شونه که بهش تکیه کنم...

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

همه چیز درست میشه دوست شجاع من 

کم نیار 

مشکلات بزرگ صبرای بزرگ میطلبه 

دنیا بالاپایین داره توروزای سخت عیارت میره بالاتر روحت قوی تر میشه بالاخره اینطوری هم نمیمونه بابای گلت خوب میشه کوچولوت بزرگتر میشه فشارها کمتر میشه 

ماادما ظرفیت ویژه  بالایی داریم که توسختی ها رومیشه جوری  که گاهی خودمونم تعجب میکنیم و این جور وقتا خداوند بهترین پناهگاه عالمه 

برات شادی و ارامش ارزو میکنم  

واقعیت این است که مابرای رنج کشیدن متولد شده ایم اما به دنبال لذت میگردیم.پس تنها راه ادامه دادن لذت بردن از رنج هاست 
2738

عزیز دلم میفهممت ،خدا سلامتی بده به پدرتون وارامش به دلت ،گلم منم خیلی داغونم کس دلسوز ندارم بچه مریض واقعا سخته ولی سعی میکنم قوی باشم ظاهر حفظ کنم ،دوست عزیز این وبدون هرکی به یه نحو گرفتاره دیگه چکار میشه کرد بجز صبوری

من قوی ام چون ضعف های خودم رامی دانم ،من شجاعم چون اموخته ام وهم رااز واقعیت تشخیص  دهم  ،عاقلم چون ازاشتباهاتم درس می گیرم ،و...می توانم بخندم چون باغصه اشنا شده ام .

خیلیاتنهان یا کسی دا رن  انگار نیست بابا من سر طان گرفت بود باردار بودم گریه میکردم شوهر م دعوا میکرد چراجوش میزنی تموم کن همدردی این بود

بزرگترین سرمایه زندگی مشترک اعتماد است

عزیزم تو یثک زن قوی هستی
خیلی شرایط سختی داری حق داری
گریه کن توی خودت نریز بیشتر مریض میشی

نمیشه بچه ات رو بذاری مهد؟
برات دعا میکنم خدا پدرتون رو زودتر شفا بده

انسان ها , شبیه هم عمر نمیکنند  یکی زندگی میکند یکی تحمل ....
خیلیاتنهان یا کسی دا رن  انگار نیست بابا من سر طان گرفت بود باردار بودم گریه میکردم شوهر م دعوا ...

این مردا نمیدونم چرا اینقدنفهمن 

من قوی ام چون ضعف های خودم رامی دانم ،من شجاعم چون اموخته ام وهم رااز واقعیت تشخیص  دهم  ،عاقلم چون ازاشتباهاتم درس می گیرم ،و...می توانم بخندم چون باغصه اشنا شده ام .
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687