دیشب زنگ زدم مامانش گفتم دارم با اوا میام اونجا.رسیدم خونه شون فقط مامانش خونه بود ازم پرسید چی شده دعوا کردین؟سربسته یه چیزایی بهش گفتم که پسرت هرز شده واز این حرفا. گفتش مگه با کسی دیدیش.؟ من ماجرا رو نگفتم فقط در همین حد. بعد ساعتهای۱۰ بود زنگ زد به مامانش نمیدونست که من اونجام مامانش پشت تلفن نگفت زنت اینجاس. به مامانش گفت شام چی دارین من بیام اونجا بخورم وبرم. (الکی هم بهشون میگه روزه میگیرم ونمیگیره سیگارم میکشه فقط من میدونم مامان باباش نمیدونن)
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
عزیزم یه راه ساده..همون لحظه باید شوهرتو میبردی پزشکی قانونی تا دکتر تشخیص میداد چند ساعت پیش ن ز د ی ک ی داشته همه چی مشخص میشد.بعد مجبور میشد همه چیو به اسمت کنه باهم زندگی میکردید اتاقاتونو جدا میکردید و بهش میگفتی من با کسیکه یبار تنش به یه خراب خورده همخواب نمیشم مرض پرض بگیرم پولاشو میگرفتی ک ی و ن شو میسوزوندی
امضام عملیه؛ اول چشماتو ببندو تجسم کن:میری دریخچالو باز میکنی از توش چندتا گوجه سبز ترررش ورمیداری میجویی میجویی بعدسریع دو سه قاشق آبلیمو از روش میخوری و در آخر یه تیکه کاموا ورمیداری میجویی میجویی .اگه یجوری شدی یه صلوات بفرس...