2726

از یه مانتو خوشم اومد اول بازار بودیم گفتم بریم بازم دور بزنیم اگه بهتر پیدا نکردم همینو میگیرم از وقتی عید رفتیم مسافرت از مامان بدبختم بدش اومده البته مامانم خیلی مهربونه و کلی کارا براش کرده از تیپشو اخلاق مامانم بدش اومده مامانم خوب سنش بالاس یکم سادست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

بعد دوباره برگشتم مانتو هرو بگیرم هی زنگ زد بدو بیا من منتظرم من ادم تو نیستم صبر کنم قبلشم ازمون جدا شد من گم کردم جایی ک بودیمو خیلی خود رای حرف حرفه خودشه

اینم بگم بابام اخلاقای خیلی بدی داره و من باهاش قهرم با مامانمم رودرباستی دارم رسیدیم دم در خونه مامانم اینا مامانم پیاده شد رفت درو باز کنه ب من گفت میشه توام باهاش بری متظور برو خونه مامانت دیگه منم خیلی ناراحت شدم پیاده شدم مامانم رفته بود تو در زدم درو باز کرد فاصله خونمون با ماشین پنج دقیقست

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730