۴ تا رفیق بودن توبه کردن اومدن میدون مغازه زدن . کار حلال .
یکیشون میمیره یک دختر پسر داشته هر کدوم یکی به فرزندی میگیره بوستان لیلا رو
بدری حنیف
از اون طرف بدری و بوستان باجناقم بودن خواهرای دوستشون میگیرن.
بوستان پول میزاره با بدری شریک بشه مدرک نداشته بدری میمیره بچش(چاووش) پول بوستان بالا میکشه