سلام خانما
چن شب پیش رفته بودم خونه دوستم ک ناخنمو ترمیم کنه
پسرمم همرام بود
خیلی میریم خونه ی دوستن ولی اون شب نمیدونم چرا انقد شیطونی کرد من پشتم ب سالن پذیرایی بود یهو دیدم پسرم با ظرف شکلات امد پیشم منم بخاطر اینکه ی وقت ظرفو نشکونه
ازش گرفتم بردم گذاشتم تو آشپزخونه نگو تو دست خودش شکلات بوده ی دفه پرتاپ میکنه ب سمت تلویزیون اون شب چیزی ندیدم رو تلویزیون ۲شب پیش بازم رفتم خونشون