2726
عنوان

شمام جای من بودید ناراحت میشدید یا من زیادی حساسم

| مشاهده متن کامل بحث + 836 بازدید | 73 پست

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

دیگه احترام آدم باید دست خودش باشه

شما دیگه هزدواج کردی قرار نیست هر هفته سه شب خونه مامانت اینا باشی

رفتارشون خوب نیست اما دور از انتظار هم نیست

دیگه نرو

تو دنیایی که می‌تونی هر چیزی باشی؛ تو خوب باش! / یه صلوات به نیت برآورده شدن حاجتم می‌فرستی؟! 🌷

گلم تو زندگیت از هیچکس انتظار نداشته باش، یاد بگیر که مستقل باشی و خودت مشکلات زندگیتو هندل کنی، من اگر جای شما بودم به هیچ عنوان جز مثل یه مهمون اونجا رفت و امد نمیکردم، خونه زندگی خودتو داری بمون تو خونت و سعی کن با شرایط زندگیت خودتو هماهنگ کنی که این همه غرور و شخصیتت مورد حمله قرار نگیره

2728

خوب حالا دیگه وقتشه یکم شخصیت برای خودت قائل بشی دوست من و بشینی خونه خودت درارامش غذابخوری بچه بزرگ کنی بخوابی زندگی کنی 

ازبس رفتی خونشون بی اعتبار و بی احترام شدی 

خونه خودتو امن کن توش ارامش داشته باش 

یعنی چی میترسم ؟بچه ای مگه؟

باهر کس همونطور رفتار میشه که خودش اجازه میده

واقعیت این است که مابرای رنج کشیدن متولد شده ایم اما به دنبال لذت میگردیم.پس تنها راه ادامه دادن لذت بردن از رنج هاست 

یه مدت اصلا نرو زنگ نزن.به ترست غلبه کن.دو شب تنها خونت بمونی شب سوم برات عادی میشه و ترست میریزه.تو مادری باید به خودت احترام بذاری تا دو روز دیگه بچت بهت احترام بذاره.من اگر بودم حتی تامدتی جواب تماسشون و نمیدادم.باید از الان ب دخترت اجترام بذارن وگرنه غرور و شخصیتی براش نمیمونه.

ترس چیه .بمون تو خونه ..من تو شهری زندگی میکردم که هیچ فامیلی نداشتم هیچکی. همسرم هم رفت ماموریت خارج از شهر.

 خودم و دختر 2 ماهم  دو شبانه روز تو خونه بودیم بدون هیچ مشکلی . دیگه مستقل شدی.

شما تو شهری هستی که فامیل داری اگر کاری پیش بیاد همسرت تو همون شهره و میاد پیشت ترس واسه چیه ؟ 

واااا

خب نرو

چقدر غرورت خورد کنن دیگه

بشین خونه تنها که نیستی با دخترت هستی از چی میترسی

ای بابا

خودت برا خودت مهم نیستی عزت نفس دخترت حفظ کن

فردا پس فردا تحقیرش میکنن

غرورت و حفظ کن

خدایا همین که هستی مرسی

ول کن بابا 

دیگه نریااااا    خواهش میکنم 

متاسفم واسشون ...

ناتانائیل ! تنها خداست که نمی توان در انتظارش بود! در انتظارِ خدابودن؛ ناتانائیل یعنی باور نداشتن اینکه او هم اکنون حضوردارد...

دوس عزیزم من اگه جای شما بودم حتی اگه از شدت ترس شلوارمو خیس میکردم بازم پامو توی اون خونه نمیزاشتم مگه ماهی یه بار جهت صله رحم اونم در حد نیم ساعت 

البته در صورت سوال پرسیدن همسرم برای اونم توضیح نمیدادم مثلا بهش میگفتم کار یه روز دو روز نیست که تا کی برم خونه مامانم بهتره دیگه خودمو عادت بدم تو خونه بمونم 

من جات بودم حتی شده تا خود صبح بیدار بمونم میموندم ولی دیگه نمیرفتم‌‌یه مدت نرو براشون عزیز میشی اگه زنگ زدن اصرار هم کردن‌نرو اونا الان مطمئنن که میری واسه همین هرطور دلشون بخواد باهات برخورد میکنن

من واژینیسموس شدید داشتم و درمان شدم.دلم میخواد به هرکی که این مشکل بزرگ رو داره کمک کنم.اگه دوس داشتین درخواست بدین

دوستان اگه کسی از شما قصد برداشتن ختم قران برای امواتش داره و میخواد پول بده یکی دیگه براش بخونه یکی از دوستانم اینکارو میکنه دستش خالیه و جهیزیش تکمیل نیست.

من واژینیسموس شدید داشتم و درمان شدم.دلم میخواد به هرکی که این مشکل بزرگ رو داره کمک کنم.اگه دوس داشتین درخواست بدین
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730