من مادر شوهرم قبلن به من خیلی نیش و کنایه زده اونقدر که خیلی خیلی ازش کینه دارم خیلی دوست داشتم بهش بگم شما خیلی به من کنایه زدین آخه یکی دو بار من کوچکترین حرف که خیلی بی منظور زدم ناراحت شو اونموقع میخواستم بگم که من حرفی نزدم شما خودتون هزارتا نیش و کنایه های خیلی بزرگی زدین و هیچی نگفتم تو خودم ریختم،ولی الان بهتر شده دیگه فعلن نیش و کناییه ای نمیزنه بخاطر همینم جلوش خوبم ولی بخاطر حرفای قبلی ازش خیلی بدم میاد.
این رو هم بگم مادر شوهرم بهم خوبی کرده ولی قبلن با حرفاش آزارم داده به نظر شما چه جوری فراموش کنم؟ آخه جالبه خودش هزارتا حرف به من زده اونوقت مادر شوهر خالم یه حرفی به خالم زده بود که اونقدر هم نیش دار نبود مادر شوهرم میگفت ول چرا اون حرفو زده میخواستم بگم این که چیزی نیست خودتون هزا تا حرف به من زدین هیچی نگفتم
یعنی نه ازشون بدم میاد نه خوشم میاد...چه رو به روشون باشم چه نباشم این حس همراهم هست و نمایش بازی نمیکنم(جلوی خودشون...در خلوت با همسرم یا حتی با خانواده خودم) ...همونطور که به همه احترام میذارم به ایشونم میذارم
خدا رو شکر که در تاریخ 2020/2/2 من و همسرم در آمریکا هستیم(من ملکه آبی پوش آتلانتا هستم).ماشاءالله لا حول ولا قوه الا بالله