اوووه سخت نگیر همش میگذره اگه بخوای انقد حساسیت بخرج بدی اذیت میشی سعی کن آرامش داشته باشی از هر دو طرف کمک بگیر ک فکر نکنن دیگری رو ترجیح میدی هرچند خانواده شوهرت اگه عاقل باشن میدونن ک تو این شرایط هیچ کس ب اندازه مادر خود آدم نمیتونه کمک حال باشه .بمحض روبراه شدن خودت کنترل شرایط رو تو دستت بگیر و تا جایی ک میتونی بعدش رو پای خودت وایسا.
تا بچه ت بزرگ شه هرکی بهت میگه چیکار کن، چرا این کار رو کردی،باید فلان کارو کنی، فلان کارو انجام نده
اینا رو که میگم برای همه ست نه فقط برای شما
من که بچه م به غذا خوردن افتاده هرروز زنگ میزنن میگن براش چی پختی؟
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
با همسرت هماهنگ باش،بهش بگو دیگران رو چشم من جا دارن ولی هرچی تو و نینی تو خلوت باشین و دیگران کمتر دخالت کنن ارامش و شیرینی زندگی و بیشتر میچشین.بگو ما الان مسئولیت یه نفر دیگه رو دوشمونه و بعد زایمان ممکنه خستگیامون بیشتر بشه.باید تو یه تیم باشین.فقط و فقط با همراهی همسر میتونی مدیریت کنی.
گلم ما هم تو یه ساختمونیم و دخترم اولین نوشون هس
و یه خواهرشوهرمجرد تو خونه دارم راستش خانواده ی شوهر من خیلی خوبن خیلی خواهرشوهرم کمک دست مادرم بود و چون پرستارم هست خیلی کاربلده اگه نبود شاید شرایطم سخت تر بود طوری نبودن مزاحم بشن مادرشوهرم خیلی نمیومد بیچاره تا راحت باشیم میگفتن کاری داشتین بگین بیایم خلاصه که خیلی کمکمون بود اگه برای شما هم اینطور باشن مشکلی نیس الانم که دیگه جونشونه و نوشون یکم زیادی حساسن روش😑
عزیزم این حرفا تو همه خانواده ها هست مخصوصا نوه های اول اصلا اهمیت نده نزار برات حرف اونا مهم بشه که اذیت بشی از همون روزا بزرگترا واسه اینکه فکر میکنن با تجربن دخالت میکنن
ممکنه بگن شیرت کمه . بچه زرده . دلش درد میکنه اینو بده اونو نخور اینو نخور ولی الان تو نت همه چیو نوشته در مورد همه چیز تحقیق کن اطلاعاتتو بالا ببر بعد هر کی هر جی گفت فقط لبخند بزن ناراحت نشو نزار برات افسردگی ایجاد بشه این چیزا طبیعیه سخت نگیر اصلا فقط یه مادر باید خیلی اطلاعات داشته باشه در مورد همه چی مثلا سوختگی پای بچه . زردی بچه .شیر خشک . پوشک . اروغ . دل دردش . کولیک . رفلاکس . تا اگه یه موقع بچه درگیر این چیزا شد دست و پاتو گم نکنی الان فرصت خوبیه اطلاعاتتو ببر بالا
اصلا اصلا رفت و امد ندارن باهم ....بابام چرا بد دهنی میکنه پشت سر همسرم ....ولی همسرم اصلا...براش مهم نیس ...میدونی بابام از شب عروسیم قهره ...با منم قهر بود بعد دو سال اشتی کرد الان فقط من رفت و امد دارم خونشون...2 روز مونده بود به عروسیم گفت باید جدا شی زد زیر همه چی میگفت من راضی نیستم منم به حرفش گوش نکردم واسه همین قهر کرد
