این داستان: مادر شوهر باحال
زنگ زده و اونم نیومد ببره ... من ۳سال پیشم بچرو دادم خودشون بعد ۳ماه زنگ زد مادرش گریه که بچه عله بله مادر میخاد ... تجربشو داره نگه داره و زنگ بزنه بگه بیا بالا سر بچت ... الان گفت من نگه نمیدارم بچه نیاره اینجا
حالا چیکار کنم بنظرتون ؟
تصمیمم طلاقه واسه بچه در هرصورت چیکار کنم بنظرتون اگه خاست ببره چی
دمش گرم
بچه های کسی بانو ی کرد میشناسه تگ کنید لطفا برام
مادرشوهر من اگه بود برای خودشیرین کردنش پیش پسرش میگفت آره بیار من نگهش میدارم
معلومه مادرشوهر خانومی داره
اتفاقا اینو گفت تو بچه رو چند روز بده به شوهرت تا بفهمه تو چه طلایی هستی. بزار بیاد خونتون با مامانش یا بزرگترش اونموقع بزار بابات دو کلمه جواب ابدار بهش بده تا دیگه بد دهنی نکنه. سخت هست اما واسه بعدها می ارزه👌
دوستان لطفا دخالت نکنین طلاق چرا اونش به خودم مربوطه جای من نیستین نظر ندین
بچه رو نظر بدین و مصمم بودن رو طلاقمو
من هیجوره ضعف نشون ندادم
نمیخام ۱۰ سال دیگه بگم عمرم جوونیم همه چیمو دادم پای بچه و هیچییئ خودم نفهمیدم
این دقیقا شوهر منه که منه امشب اومدم خونه مامانم قهر دقیقا همینایی که گفتی شوهرم من صد برابره...با این تفاوت که من دوتا دختر دارم....خسته شدم از دستش هیچکسم ندارم بشینم باهاش یکم دردودل کنم خودمو خالی کنم....فقط دلم میخواد بمیرم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
