2737
2734

سلام.دوستان همسر من ی ادم ب شدت مذهبی از خانواده مذهبی ک ب گفته خودش شب و ردزش تو مسجد و هیات میگذشته .. و خواهراش حق نداشتن ی تار موشون بیرون باشه...سال ها پیش برای کار میره اروپا حتی میگفت س سال اول نماز و روزم ب جا بود ولی بعدها دیدم عوض شد.. خلاصه من از ی خانواده معمولی نه خیلی خشکه مقدس نه خیلی بی مذهب و بی قید.. وقتی اشتا شدیم از من پرسید ادم مذهبی هستین؟گفتم تا تعریفت از ادم مذهبی چی باشه ولی من واجبات مثل نماز و روزه رو ب جا میارم و محرم و تامحرم و رعایت میکنم گفت چ عالی منم تقریبا همینم..بعد قبل خواستگاری رسمی بهش گفتم ک من چادری هستم(من بخاطر بابام از بچگی چادر سر میکردم یعنی برای خودم فرقی نداشت ک با مانتو برم یا چادر ولی بابام دوس داشت و متم ب احترامش سر میکردم) همسرم گف شما هم مثل من ی لنسان ازادی و من هرگز تو رو وادار نمیکنم برخلاف میلت عمل کنی.. خب ما عقد کردیم و دعواها شروع شد.. اول گیر داد ب چادرم ک من هیچ وقت دوس نداشتم زن چادری بگیرم  متم بیرون ک میرفتیم مثلا کوهی جایی چادر سر نمیکزدم ولی باز گیر میداد ک کلا بعد ازدواج بیخیال چادر شدم بعد سر نماز و روزه دعوا داشتیم مثلا میخوام ب موقع نماز بخونم و ایشون تو اون زمان کاری دارن دعوامون میشه میگه اولویتت باید من و نیازهای من باشه...البته خیلی مواقع هم کاری نداره ولی وقتایی ک عصبیه گیر میده و من نازاحت میشم میگم خب روز اول ک گفتمت من نماز میخونم میگه من نمیگم نخون میگم اولویتت اول من احمق باشم ک اسمم شوهره...بعدم هر سال ماه رمضون دعوا داریم ب روزه گرفتنم کار نداره ولی کافیه بگم سرم درد میکنه میگه روزت و بخور وقتی مقاومت میکنم دعواست...ی مشکل دیگه هم سر براورده کردن نیازاشه...من هیج وقت بهش نه نمیگم ولی ماه رمضون ک روزم و سر عمین مساله چند روز پیش باز دعوا کردیم گفتم ببین اگه با اعتقادات من مشکل داری اوکی من میرم از زندگیت اونم گف اگه تو واقعا چسبیدی ب این دینت خب همین دینت میگه مرد اجازه داره ی زن دیگه بگیرع بیا اجازه کتبی بده من برم نیازامو جای دیگه براوردا کنم خدا شاهده کاری ب کارت ندارم کل سال و روزه بگیر...منم گفتم مگه دیوانم ب جای امضا دادن ازت جدا میشم دیگه...حالا دعوامون تموم شد ولی این حرفاش یلدم نمیره خیلی سعی میکنم ک روزه گرفتنم با براوردن نیازهای همسرم در تضاد نباشه ولی گاهی نمیشه دیگه

من همان پنجره رو ب خیابان بودم /ک شبی بسته شد و رو ب کسی باز نشد

اولویتتون امر و فرمان و رضایت خدا باشه،اما حتما با همسرتون برید مشاوره.

سخت است فهماندن نکته ای به کسی که منافعش در نفهمیدن است.......دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند وگرنه در هنگام راحت و فراغت و صلح و سلم چه بسیارند اهل دین، آنجا که شرط دینداری جز نمازی غراب وار و روزی چند گرسنگی و تشنگی و طوافی چند برگرد خانه ای سنگی نباشد....
اولویتتون امر و فرمان و رضایت خدا باشه،اما حتما با همسرتون برید مشاوره.

اگه میمومد ک میرفتم

من همان پنجره رو ب خیابان بودم /ک شبی بسته شد و رو ب کسی باز نشد

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

چه بی منطق 😶منم شوهرم اصلا اهل نماز روزه و ... نیست ولی همیشه میگه به عقایدت احترام میزارم گاهی شاید بگه نخون و نگیر ولی ودقعا نشد سر یک نیاز جنس.ی این بهم بگه 

_چرا همیشه به چشمام میگی لعنتی                                      _"نمیدونم عزیزم .......چشمات غرقم میکن.....وقتی تو تیله های زلال چشمات خیره میشم .....یهو به خودم میام میبینم یادم رفته نفس بکشم....چشمات شفافه ....برق میزنه .....خودم تو مردمکش میبینم.....صادقه .....انگار باهام حرف میزنه .....نمیدونم سونیا.....ولی قطعا چشم هات لعنتی ...."                                                                                 بله عکس خودم
2728
چه بی منطق 😶منم شوهرم اصلا اهل نماز روزه و ... نیست ولی همیشه میگه به عقایدت احترام میزارم گاهی شای ...

مشکل منم همیته کلا نمیگه نخون نگیر.. ولی میگه اولویتت من باشم خب گاهی این دو تا در تضادن اونوقت باید برگرده بگه همین دینتون ب من اجازه داده چند تا زن بگیرم

من همان پنجره رو ب خیابان بودم /ک شبی بسته شد و رو ب کسی باز نشد
تو تایم افطار تا سحر براش وقت بزار لباس خوشگل بپوش ارایش کن تا خودش خالی کنه

ای خواهررررر تایم افطار تا سحر ک مشکلی ندارم...منظورم روزه 

من همان پنجره رو ب خیابان بودم /ک شبی بسته شد و رو ب کسی باز نشد
2738
مشکل منم همیته کلا نمیگه نخون نگیر.. ولی میگه اولویتت من باشم خب گاهی این دو تا در تضادن اونوقت باید ...

کارش که بده ولی خوب چه میشه کرد 😔

_چرا همیشه به چشمام میگی لعنتی                                      _"نمیدونم عزیزم .......چشمات غرقم میکن.....وقتی تو تیله های زلال چشمات خیره میشم .....یهو به خودم میام میبینم یادم رفته نفس بکشم....چشمات شفافه ....برق میزنه .....خودم تو مردمکش میبینم.....صادقه .....انگار باهام حرف میزنه .....نمیدونم سونیا.....ولی قطعا چشم هات لعنتی ...."                                                                                 بله عکس خودم
قطعا رضایت خدا بالاتر از همه چیزه، اینطوری خیلی اذیت میشی، زمانی که ارومه.و.حالش خوبه با صحبت متقاعد ...

حزف تا عمل خیلی فرق داره وقتی اردمه قبول میکنه و میگع من مگه بهت میگم نماز نخون یا روزه نگیر ولی وقتی بهش فشار میاد همه چی یادش میره

من همان پنجره رو ب خیابان بودم /ک شبی بسته شد و رو ب کسی باز نشد
به نظر میاد ایشون دارن لجبازی میکنن حالا چراش رو حتما شما باید بدونید

نمیدونم...فقط اینو میدونم در مورد نیازش هیچ جوره کوتاه نمیاد و ب شدت در این مورد جبهه میگیره اگه من باب میلش نباشم

من همان پنجره رو ب خیابان بودم /ک شبی بسته شد و رو ب کسی باز نشد
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

پانکچر

گلزارجون | 31 ثانیه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز