2733
2734
عنوان

بچه ها تو رو خدا بیاید باردارا

313 بازدید | 29 پست

سر دختر و پسر بودن بچم دعواس چیکار کنم

خدایا ازت ممنونم که منم لحظه شیرین بارداری رو تجربه کردم ممنونم از هدیه قشنگت خودت مواظبش باش و سالم بیاد بغلم از همه دوستانی هم که برای این لحظه شیرین برام صلوات فرستادن ممنونم امیدوارم به همه آرزوهاتون برسید اگه امکان داره برای سالم بودن نی نیم و شنیدن صدای قشنگ قلبش یه صلوات مهمونم کنید ممنونتون میشم💞🤰


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم چراقسم میدی گناهه

   باجماعتی طرفیم که اگر براش کفش سم دارطراحی کنن بهش بر نمیخوره تازه با افتخار هم میپوشه. .اما اگه بهش بگی خدا برات حجابوطراحی کرده تاشان زنانه ات حفظ بشه سریع آزادی وحق انتخابش زیر سوال میره 😂دلم میخواد هرچی دوس دارم بنویسم 😂چهاردیواری اختیاری 😂خدایا جوانمرد کیه 😯چرا ازهمه جاباخبره😐چرانمیتونیم اسم کاربریمونو تغییر بدیمکاش اینستاگرام نابودبشه ترامپ اخراج بشه مرگ بر آمریکا و اسرائیل و انگلیس داعش حیوونه درنده چراهمه تونی نی سایت خوبن وجاریاشون بد چرا تلویزیون فیلمای کره ای پخش نمیکنه چرا آسمون ابیه چرا اینو تاآخرمیخونی مگه بیکاری😃😂😂😂 اینایی که توتاپیکا توهین میکنن بی ادب ان اگه خودم تویه تاپیک عصبی شدم رگ غیرتم زده بالا اما واسه شما خوب نیست 😡خواهرشوهرای نوجوون زبون درازن اصلا خواهرشوهرا ازدم خسیسن 😕😲همیشه حق باعروسه البته عروس مادرشوهرم 😂همیشه ظالم خواهرشوهره البته خواهرشوهری که عروس ماباشیم 😂چقد همسایه هافضولن 😬انگار کارآگاه تشریف دارن 😬چراخواهر شوهربایداینقدر خسیس باشه 😷بلانسبت بعضی توتاپیکا ازبس فحش میدن آدم یادهاپومیفته😂😂😂😂هرکی اینوخوند انتقاد کرد به اون ربطی نداره دلم میخاد هرکی تایید کرد خوشگله ازبعضی کاربرابدم میاد😁میدونی چرا چون بیتربیتن😷فحش میدن اما من فحشم بدم بخاطرتعصب روبعضی ازشماهاس😂😂اونهایی که به بقیه میگن نمکدون خودشون میرغضب ان 😂😂😂باچنتا شون برخوردداشتم چطوری فلانی میرغضب 😨😲به شماها چه آسمون قرمزه خورشید سبزه بتوچه چشمام مال خودمه فضووووول خانمای مارپلیییییی 😂ولگردای نی نی سایت 😎😎😎😎بعضیا توسایت ادای ناظمارودرمیارن چطورین میرغضبا😂😂😂😂😆😅👹👺👺👺👹👻💀👀👾👽اینهایی که هی ادای روشنفکری درمیارن ومیگن مامسلمون نیستیم مسلمون هم شمانیست اسلام هم منتظر شمانیست خدابه شمانیازی نداره باکلاساااا😂فرت فرت غلط املایی نگیرید بیکارا😜کارآگاه بازی درمیارید مچ دست میگیرید انشاالله یکی مچتونوبگیره😏😏انتقادپذیرم اما چرت وپرت پذیر نیستم 😬اونها😂😂وقتی مرداروتونی نیسایت میبینم یاد زنای سرکوچه میفتم که انگارمجبورن سرکوچه بشینن😂😂😂
2728

🙄😐🤔

اگه واسه رفع عطش آب بخوری کلی لذت میبری و حالت خوب میشه.اگه مسابقه آب خوردن باشه دو لیوان که بخوری دلت درد میگیره و هیچ لذتی هم نمیبری.زندگی هم همینه... زندگی‌تون رو به مسابقه و مقایسه تبدیل نکنید. میشه از لحظات، از همین حالا لذت برد...
2738

دیروز رفتم انومالی بچه پاهاشو بسته بود و به حالت نشسته بود دکترم نفهمید چیه الکی گفت دختره مامانم حالش گرفته شد اومد تست سوزن و ادرار رو انجام داد سوزن زنگ زد میگه دختره دوست داشت پسر باشه شوهرمم میگه هیچی معلوم نبود بچه پاهاشو بسته بود نمیشه گفت جنسیت چیه دکترم هم همینو گفت 

خدایا ازت ممنونم که منم لحظه شیرین بارداری رو تجربه کردم ممنونم از هدیه قشنگت خودت مواظبش باش و سالم بیاد بغلم از همه دوستانی هم که برای این لحظه شیرین برام صلوات فرستادن ممنونم امیدوارم به همه آرزوهاتون برسید اگه امکان داره برای سالم بودن نی نیم و شنیدن صدای قشنگ قلبش یه صلوات مهمونم کنید ممنونتون میشم💞🤰

الان مامانم با شوهرم 

خدایا ازت ممنونم که منم لحظه شیرین بارداری رو تجربه کردم ممنونم از هدیه قشنگت خودت مواظبش باش و سالم بیاد بغلم از همه دوستانی هم که برای این لحظه شیرین برام صلوات فرستادن ممنونم امیدوارم به همه آرزوهاتون برسید اگه امکان داره برای سالم بودن نی نیم و شنیدن صدای قشنگ قلبش یه صلوات مهمونم کنید ممنونتون میشم💞🤰
دیروز رفتم انومالی بچه پاهاشو بسته بود و به حالت نشسته بود دکترم نفهمید چیه الکی گفت دختره مامانم حا ...

تو ان تی بهت نگفتن جنسیت رو؟ من دیروز  ان تی دادم گفتش پسره

فرزندم،دلبندم، عزیزتر از جانم از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم... امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آغوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها و سالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم... شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...! این روزها فهمیدم باید از تک تک لحظه هایم لذت ببرم
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687