من ٤ ساله خونه بابام زندگى نميكنم 😁 بعد امروز اومده بودم تو اتاقم تو خونه بابام دنبال بازى دبلنا
٤ تا دفتر خاطرات پيدا كردم تو هركدومش عاشق يكى بودم 😂😂😂 با يكيشون اصلا دوست نبودم از دور ميديدمش يه دفتر پر راحبش نوشتم خدايى نميدونم راجع به چيش
واسه تنها كسى كه تا حالا يه جمله هم ننوشتم نامزدم بوده فكر كنم 😂😂😂😂