دارم بلند بلند گریه میکنم
دوسال پیش روزه نگرفتم و پارسالم نگرفتم بخاطر بارداری و شیردهی
امسال بچم غذاخور شده
امروز میخواستم بگیرم رفتیم بهشت زهرا تا خود الان که تازه اومدیم
شوهرم خوابوندم با زور خامه کرد تو دهنم که روزمو باطل کنه
چقدمن بدبختم هیچی برام نمونده....هیچی
دوسم نداره...آزارم میده ... حالام برای اینکه بچش بدون شیر نمونه روزمو میخواس باطل کنه
بی انصاف نگف دوساعت تااذان مونده...
ازش نمیگذرم