سلام.همسرم خونه نیست.منم داشتم میرفتم سرمزار مادرم بعدش قرار بود خواهر برادرام جمع شیم خ مادرم واسه خونه ی تصمیماتی بگیریم ب خوهرم زنگ زدم ک من همسرم نیس از سر مزار میرم خ مادر شمام بیا ی چیزی درست کنم افطار کنیم.اونم گف میام سر خاک.اونجا هم گف بچه هام باشگاهن بریم اونا و ورداریم بریم خونه ما افطار کنیم بعد افطار میریم خ مادر.منم قبول کردم.اومدیم خونشون من و با بچه ها گذاشت خونه گفت میریم حلیم بگیریم برا افطار ...من گفتم بخاطر من نرید گف نه تصمیممون همین بود بعد تو این بارون با شوهرش رفتن پیاده حلیم بگیرن...راستش بهم برخورد من و با بچه هاس گذاشت رفت هر روز دم افطار با شوهرش میرن بیرون قدم میزنن ولی حالا ی انروز نمیرفت نمیشد
شما حساس هستین . مثل من .....
😐
خیلی حساسی واقعا
شاید خرید داشتن زود میان حساس نباش اگه دیر اومدن گلگی کن
دیگه فکر کرده خواهر این حرفا رو نداره
مادر شوهرم منو افطار دعوت کرد دختراش که خوردن و رفتن تو اتاق دروبستن شوهرشم رفت کاراشو بکنه بیرون
چیز مهمی نیست؛رفته خرید دیگه...چون خواهرشی حتما تعارف نداره باهات
بعد اینکه منم اکثرا با شوهرم میرم خرید چون خرید کردنش خوب نیست
فکر کنم حق داشته باشید ناراحت بشید 🤔
ولی شاید حواسشون نبوده. باهاتون احساس صمیمیت کردند، طبق عادت رفتار کردند...
والا منک با ابجیم این حرفارو ندارم
اصلا منو بذاره بره مسافرت میگم بهش خوش بگذره ول کنا سرهرچی ادم نباید ناراحت شه خواهره دیگ تعارف نداره ک
من بودم دلم خوش میشد که خواهرم با شوهرش بخاطر من برنامشون کنسل نشده
ببخشید شما علاوه بر حساس بودن پرتوقع هم هستید دعوتی از قبل ک نبوده یهویی دعوت کرده
هم حق دارى هم نه 😁
من باشم ميمونم پيش خواهرم ، شوهرم و ميفرستم بره
بعد شايد باهات راحته حالا گفته نيم ساعت خونشون با بچه هاش تنها باشى
چيزى نميشه
اگر به قصد پیاده روی رفتن گناه است و کار بدی کردن
ولی اگر به قصد حلیم خریدن رفتن مکروه می باشد زیرا نباید میرفن زیرا در خانه مهمان هست ولی رفته هم موردی نیس 😎😑
چیز خاصی نیست. به دل نگیر.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
