مثلا ميگفتن اينجا قبرستون بوده شده مدرسه،يا دست خوني مياد بيرون تو دستشويي ،،،ما معاونمون يه بار دوتا بچه ها رو گذاشت تو انباري مثلا تهديد كرد ك درس بخونن گفت بريد اينجا تا اون دستاي خوني بيان واستون،،،خدايي عقلشون كجا بود بچه دبستاني رو اين همه ميترسوندن يا به خاطر نمره تنبيه بدني ميكردن
ما مدرسمون یه اتاق داشت ک درفلزی نرده ای داشت اتاق برق بود مال کنتروچیزای برق مدرسه بود. بعد معاون اومده بود سرصف گفت ک اتاق سمندونه وتاحالا دوسه تابچه رو برده اصلا سمتش نرین😂😂😂😂