من نامزدم رفت برای سپاه مصاحبه و مونده بود مرحله مصاحبه پزشکیش
که بعد از کلی مشورت و ... به این نتیجه رسیدم که نره
و قرار شد ک نره.
بگین خب
خوب
یعنی منم دوست نداشتم که بره
بوخ 😬😬😬
خب
خب
خب
تا اینکه مامانش زنگ زد بهم و گفت باهاش حرف بزن بگو بره
این بچه اس.باید یکی باشه هولش بده
بگو بره سپاه خیلی خوبه.شاید برا ما هم خوب شد(بفکر خودشم هس😑😑😑)
بعد گفت که مث اینکه 5 _6 سال باید برن جنوب زندگی کنن
تو نمیخواد بری بمون خونتون بعد مرخصی که میگیره بیاین اینجا پیش ما
(اینم شد زندگی که من بمونم خونمون آقا مرخصیاش بیاد با هم بریم خونه ننش بمونیم)
و خیلی خیلی خیلی تاکید کرد که به نامزدم هیچی نگم زنگ زده
شاید ده بار گفت
توام بگو حرف من و نمیخونه
هستین یا برا خودم میگم؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
