بعدش الکی به شوهرم میگن زنگ زدیم زنت جواب نداد
ن زنگ بزن ن برو خونشون تا نیومدن دیدن بچه ت. رفتی خونشونم باهاشون گرم نگیر. از زحمات خوانواده ت هم تعریف نکن واسشون چون بی چشم و روئن دلشون خنک میشه ک همه کارا رو گردن مامان بابات بوده.
آخه اومدم شهرستان خونه بابام هستن با دوتا بچه کوچیک نمیتونستم برسم
من نمیدونم شماها چرا اینجوری هستین برین انقدر زنگ بزنین هی اونا بی محلی کنن.هی یکی در میون تاپیکا مادر شوهر مادر شوهر.مگه چه خری هستن که هی ما باید دنباله محبتشون باشیم.من خودم پنج ساله ازدواج کردم بچه ام دنیا اومد از اول یه سر نزد منم محلش نذاشتم تا این که گفت تو منو اصلا به عنوان مادر شوهر قبول داری؟ منم هیچی نگفتم .الان یه ذررررره بهتر شده از وقتی محلش نمیدم.والا برن بابا گور باباشون.شوهرمو عشقه هرچیم میخواین بگین من نمیتونم مثل بعضی از شما دنبال محبت یه عقده ای باشم .هر کی یه قدم واسم برداره صد قدم واسش بر میدارم
تا الان هیچی نگفتم خیلی سواستفاده کردن و میکنن فکر میکنن ازشون میترسم، البته به شوهرم گفتم گفت بزنگ حرفاتو بزن،شوهرم پشتمه گفت به من زنگ زدن خودم جوابشونو میدم
خوانواده شوهر منم یکم اینجورین . انقد بدم میاد طلبشون انگار دست بابای ادمه. بی فرهنگن عقده بقیه رو سر عروس در میارن. من هر وقت بی محلی میکنم بیشتر خودشونو جمع میکنن. رفتی هم خونت تا نیومدن دیدن بچه ت بچه رو نبر خونشون
یعنی نمیشه آدم فکر کنه اصلا همچین خری اصلا تو زندگیش نیست؟
تو شوهرتم قطع رابطه س. نرو تمام. فک کن نداریشون چ خرین ک بخوای ب خاطرشون خودتو ناراحت کنی. من انقد خوشحال میشم وقتی مادر شوهر جاریم با هم گرم میگیرن میگم اینا تیکه هم باشن بهتره تا یاد من بیافته. دوری و دوستی
