صورت فلكى جوزا (دم پيكر) به ياد چه كسانى چنين نام گرفت؟
در ماههاى سرد زمستانى صورت فلكى جوزا ( دو پيكر ) را - كه ستارگان اصلى پر نورش، كاستور Castor (رأس التّوأم المقدّم) (آلفا جوزا) و پولوكس Pollux (رأس التّوأم المؤخّر) (بتا جوزا) حتّى در آسمان شبِ شهرهاى بزرگ نيز جلب توجّه مى كنند به راحتى مى توان يافت.
اين دو ستاره به ياد برادرانى دوقلو چنين نام گرفته اند. برابرِ افسانه ها (پولوكْس) فنا ناپذير بود.، زيرا او پسر پدر خدايان، يعنى زئوس بود؛ ولى كاستور برعكس پدرش از نوع بشر بود و به همين دليل جزو فناپذيران به شمار مى آمد.
هر دو برادر، قهرمانان بزرگى بودند و هيچ گاه از يكديگر جدا نمى شدند. هنگامى كه كاستور در نبردى به قتل رسيد، جدايى از برادر براى پولوكْس تحمّل ناپذير بود. به خصوص اين مسأله كه كاستور مى بايد به قلمرو تاريك زيرزمينى مردگان مى رفت، پولوكس را خيلى آزار مى داد. به اين جهت پولوكس از پدرش خواهش كرد كه اجازه دهد او هم بميرد، تا بتواند به برادر فنا پذيرش بپيوندد.
زئوس كه تحت تأثير اين عشق برادرانه قرار گرفته بود، به پولوكس پيشنهاد كرد، به جاى اينكه هميشه نزْد خدايان (اُلَمپ) Olympus زندگى كند، با كاستور به طور نوبتى يك روز را در قلمرو مردگان و روز ديگر را در المپ به سر آوَرَد. پولوكس بدون مكث و تفكّر تصميم گرفت اين پيشنهاد را بپذيرد، تا ديگر هرگز مجبور به جدايى از كاستور نباشد.
مى گويند چندى پس از آن، زئوس به پاس وحدت و وفادارى دو برادر به يكديگر آنها را به ستارگانى نورانى در آسمان تبديل كرد. از آن زمان آنها به شكل صورت فلكى دو پيكر در آسمان مى درخشند و آدميان را به ياد عشق برادرى و رفاقت و دوستى مى اندازند.
در افسانه ها آمده است كه اين دو برادر در سفر دريايى (آ نيز، كه هدفش بازپس گيرى پوست طلايى قوچ (حَمَل)* بود، شركت داشتند. مى گويند هنگامى كه خطر واژگونى كشتى آنها در طوفان مى رفت، دو برادر درياى كف آلود را آرام كردند. شايد به اين خاطر است كه مى گويند صورت فلكى جوزا براى دريانوردان خوش اقبالى مى آوَرَد.
در روم باستان نيز اين دو برادر مورد احترام بودند. مى گويند دو برادر در سال ٤٩٠ پيش از ميلاد به روميان كمك كردند تا در جنگ پيروز شوند. در همان روز آنها در لباسى ارغوانى رنگ در رُم ظاهر شدند و بر سر يك چشمه به اسبهاى خود آب دادند. پس از آن ناپديد شدند. مردم رُم به منظور سپاسگزارى و قدردانى براى پيروزى در جنگ، معبد بزرگى به يادبود دو برادر برپا كردند، كه امروزه هم خرابه هاى آن برجاست.
*قوچ(حَمَل) در تاپيك هاى قبل.