2733
2734

مامانا اين تجربه ي منه كه با كلي مطالعه و مشورت بدست اومده و در مورد بچه ي من واقعا جواب داد و باعث شده اين دوره ي شيردهي با ارامش و بدون تنش پشت سر گذاشته بشه، اميدوارم به درد كسي بخوره و خوشحال ميشم نظرات شمارو هم بشنوم



به صورت علمي اول شير شب بايد حذف بشه و در نهايت شير روز،

اما حذف شير شب زير يكسال بايد انجام شه كه توضيحش رو تو پست اول و پست هاي بعدي ميدم

راستش من از بدو تولد دخترم با دوتا دكتر قابل اعتماد مشورت ميكردم در مورد همه چيز، وبعد با توجه به توان روحي و جسمي خودم و بچه ام تصميم نهايي رو ميگرفتم.

اين دو تا دكتر يكيشون متخصص اطفال دخترم بود و ديگري دكتر روانشناس كودك كه تو ٩٠ درصد مواقع نظراتشون عين هم بود.


ببينيد طبق نظر اين دو تا دكتر، بچه ها وقتي به وزن ٨ كيلو ميرسن، بدنشون كاملا اين توانايي رو داره كه در طول شب ٥ ساعت يه تيكه و بدون شير بخوابن، يعني حدود شش ماهگي. و اتفاقا اين خواب عميق باعث ترشح هورمون رشد ميشه و در نتيجه اين خواب عميق براي رشدشون هم بهتره.

از طرفي هر دو توصيه داشتن كه حتما بارعايت موارد ايمني جاي خواب بچه رو از كنار خودم جدا كنم.

باز اين مورد هم چند دليل داشت

كه اوني كه مربوط به شير خوردنشون ميشه رو ميگم؛

نزديك به مادر خوابيدن براي بچه هايي كه شير مادرشون رو ميخورن باعث ميشه مدام هواي شير كنن، و به جايي اينكه شير رو براي سير شدن بخورن ، تفنني هر وقت هوس ميكنن ميخورن و اينطوري ميشه كه بچه نميتونه خواب عميق رو تجربه كنه و علاوه بر اون به اين خوردن تفنني شير هي وابسته و وابسته تر ميشه.

بنابر اين من از ٦ ماهگي دخترم هر وقت زير ٥ ساعت بيدار ميشد، بهش شير نميدادم

تو بغلم بدون صحبت يكم ميچرخوندمش يا با شيشه بهش يكم اب ميدادم، ميخوابيد دوباره ميزاشتمش سر جاش. و وقتي هم ، زمان شير خوردنش ميرسيد درازكش بهش شير نميدادم، رو يه مبل ميشستم و بهش شير ميدادم و بعد دوباره تو جاي خوابش ميخوابوندم

و زماني كه غذاي كمكي رو شروع كردم، يكي از وعده ها رو قبل خواب ميدادم كه خوب سير باشه 


همه ي اينها باعث شد دخترم زير يكسال كه بود عملا شير شبش قطع شد و فقط موقع خوابيدن شير ميخورد

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

رسيديم به ١٦ ماهگي و نظر دكترش اين بود كه وابستگيش به شير روز رو هم كم كنيد

تو طول روز من هر دو ساعت يه بار به دخترم يك پياله متوسط از وعده هاي غذايي روزانه اش رو ميدادم و هر وقت شير ميخواست بهش ميگفتم شير فقط وقت لالا

البته دخترمم تلافي ميكرد و كل يه ساعت خواب ميان روزش رو با شير و سينه به دهان ميخوابيد

تو اون دوره دكترش گفته بود هر روز يه ليوان شير پاستوريزه كاملا جوشيده هم بخوره كه هر كاري كرديم دخترم نخورد اما خداروشكر غذا خوب ميخورد

2731

رسيديم به بيست ماه و نظر  هر دو دكتر اين بود كه كامل از شير بگيرمش.

دخترم تو اين سن سه وعده شير ميخورد:


موقع خواب عصرش

شب قبل خوابيدن

حدود هفت هشت صبح


و به شدت به هر سه وعده وابستگي داشت


و طبق توصيه دكتر بايد تو حداكثر دو هفته اين سه وعده رو هم حذف ميكرديم

دوباره شير پاستوريزه رو بهش پيشنهاد داديم و در كمال تعجب اينبار با علاقه با ني از ليوان خورد

و پروژه ي نهايي رو از همون روز با وعده شير قبل خواب عصر كه خيلي هم بهش وابسته بود شروع كرديم


مدام با دخترم حرف ميزدم و بهش ميگفتم شما دختر بزرگي شدي و از اين به بعد بايد به جاي شير مامان شير گاو بخوري


مدام بغلش ميكردم و بهش ميگفتم تا هر وقت كه دلت بخواد بغلِ من جاي توئه.


هر روز ظهر قبل خواب عصرش ميبرديمش تو حياط يه ساعتي بازي ميكردو يه فنجون شير پاستوريزه با ني بهش ميدادم و يكم تو بغلم ميچرخوندمش، يا روي پام يكم تكونش ميدادم، چون خيلي خسته ي بازي بود زود خوابش ميبرد.

بعد پنج روز كه ديگه عصر ها شير نخورد رفتيم سراغ وعده شب.

عصرا ميبردمش پارك تا حسابي بدو بدو و بازي كنه، اخر شب هم ميبردمش حموم و يه فنجون شير پاستوريزه ميدادم بخوره، انقدر خسته ميشد يكم رو پا تكونش ميدادم ميخوابيد و به هيچ عنوان بهونه ي شير مادر رو نميگرفت، بعد پنج روز هم شيرِ وعده صبحش رو گرفتم، بيدار كه ميشد بغلش ميكردم و راه ميبردمش و بهش ميگفتم شير مامان تموم شده. بهش يكم با شيشه اب ميدادم، طفل معصوم ميخوابيد

و به اين صورت از شير گرفتن دخترم با ارامش و به خير و خوشي تموم شد

2738

چند نكته:

نظر دكتر اين بود كه به هيچ عنوان از تلخك يا چسب يا رنگي كردن سينه و از اين دست كارها براي از شير گرفتن بچه انجام نديم

چون اولين عشق و علاقه و وابستگي بچه تو زندگي شير و سينه ي مادره،

و اينجور كارها به روح و روان و اعتماد بچه لطمه ي بدي ميزنه (چيزي كه دو سال مظهر عشق و ارامش و امنيت بچه بوده رو با همچين تصويري خراب نكنيد).



تو اين دوره صبر و ارامشتون رو چند برابر كنيد در مقابل بهونه گيري و بي قراري بچه.

و چندين برابر بيشتر از قبل بچه رو در اغوش بگيريد، ببوسيد ،نوازش كنيد و باهاش صحبت كنيد، طوري رفتار كنيد كه بچه بفهمه با از شير گرفتن از اغوش و بوي شما محروم نشده.



اگر مذهبي هستيد و يا به چيزي اعتقاد داريد كه ارومتون ميكنه، حتما بهش پناه ببريد.

من يه صندوق نامه به خدا دارم ، تو تمام اين مدت هر روز صبح براي خدا نامه مينوشتم و ازش ميخواستم كه به منو دخترم كمك كنه كه اين مرحله رو با ارامش و سلامت روحي پشت سر بزاريم، و بي نهايت ازش ممنونم كه هر لحظه همراه منو دخترم بود

خب استارتر یه سوال  پسر من کم غذاست. من برای اینکه بهتر غذا بخوره روز بهش شیر نمیدم. شبها میدم ...

ببين عزيزم

زير يكسال اولويت با شير مادره تو تغذيه

و اگه اشتباه نكنم هر ٤ سااعت تو روز بايد شير بخورن

تاپیک خوبیه. من مطالبت رو قبلا مطالعه کردم در مقاله های خارجی. ولی پسر من شبها که بهش شیر نمیدم . روز دنبال سینه میگرده غذا نمیخوره . و بدتر از اون شروع خوابش با سینه هست

لطفا اگه میدونی راهنمایی کن ممنون

بهشت زیر پای مادران عاطفی ست...
تاپیک خوبیه. من مطالبت رو قبلا مطالعه کردم در مقاله های خارجی. ولی پسر من شبها که بهش شیر نمیدم . رو ...

دكترِ بچه من ميگفت اشكال نداره كه روز ميخوره، اما شير شب حتما قطع بشه

شروع روز دختر من هم با شير بود

يواش يواش بايد جداشون كرد

ببين عزيزم زير يكسال اولويت با شير مادره تو تغذيه و اگه اشتباه نكنم هر ٤ سااعت تو روز بايد شير بخو ...

پس شیر شبش رو قطع کنم و در طول روز بدم. باشه عزیز. ولی اینطوری غذا کمتر میخوره   :((

ممنون از راهنماییت

بهشت زیر پای مادران عاطفی ست...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز