رفته بودیم بیرون؛آخر سر یادم اومد که باید چیزی پرینت میگرفتم
به شوهرم گفتم بریم
اونم با تشر گفت این همه بیرون بودیم میگفتی
منم بهم برخورد گفتم نمیرم
اونم گفت باید بری
گفتم نمیرم
خلاصه پیاده ام کرد پیش کافی نت گفت پیاده شو
گفتم نمیشم
هر چی گفت گفتم نه
اونم لج کرد گفت پس بچرخ تا بچرخیم
تا الان قهر کرده حرف نمیزنه