سلام بچه ها خیرسرم اومدم مسافرت بایکی ازفامیلا دوست شدم بعد یه شکستی که خوردم گفتم شاید بتونه بااین بودن حال دلمو خوب کنه اما یه سری جریاناشد دیروزهرچی ازدهنش دراومد بهم گفت من از شهرمون تااینجاروبخاطراون اومدم ببینمش بعد بهم گفت گورتوگم کن هری خیلی حرفاش برام سنگین تموم شد خیلی حس بدی نسبت به خودم دارم من اینجا غریبم دلم خوش بود میام اونومیبینم حالم بهترمیشه اما اونم اینجوربام کردچندوقته سایت نیومدم ولی الان اینقدرحالم بده ودلم گرفته گفتم یکم دردودل کنم
اسمشو گذاشتی دوست؟؟؟
پسره؟
نگرفتم
فامیلتون زنه یامرده
واقعا بعضیا جدیدا خیلی هار شدن توام برات مهم نباشه همه عین همن
قراربودباهاش برم پارک گفت بیاطرف خونم تاازاونجاباهم بریم منم راهوگم کردم هرچی ازدهنش دراومد بارم کرد شعورش نرسید بابامن اینجاروبلدنیستم یه باررفته بودم طرفش اما دفعه اولم گم کردم خب من یکم حواس پرتم چیکارکنم غریبم اینجا بنظرتون حقم بوداین همه فحش بخورم؟
تقصیر خودته که خودتو کوچیک کردی بره به درک همین
چه بیادب بوده . و تو هم اشتباه کردی که بهش گفتی.
دوست خوبم قرار نیست حال دلت رو اینجوری با عجله خوب کنی. به خودت و دلت فرصت بده یه مسئله رو هضم کنی بعد برو سراغ یه مسئله دیگه. عجله میزان اشتباهاتت رو تو انتخاب بالا می بره گلم
یعنی رفته بودی پیش این پسر ؟
حال دلتو خودت بايد خوب كني
لطفا دنبال كس ديگه ايي نباشيد واسه بهتر شدن حال
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
