خونه مادرشوهرم بودیم شوهرم به باباش داشت میگفت چندروزه پاهاوکمرم دردمیکنه
پدرشوهرم برگشت به من گفت به شوخی :پس توچیکارمیکنی بهش برس دیگه
منم گفتم والاهرشب کمرشوبادکش میکنم حالاامشب برم جنابتش کنم😐😐😐
بخدامنظورم حجامت بود😭😭😭😭
همیشه این دوتاروباهم قاطی میکنم 😢حتی شده غسل کردنی یهومیگم غسل حجامت میکنم 😐
وای خدا😣😣
پدرشوهرم برگشت نگام گردهیچی نگفت مادرشوهرمم تواشپزخونه ریزخندی اومد😒😒
شوهرم اومدپیشم گفت چی میگی
گفتم برواونور یه پنجه گرگی میزنم بهت بچسبی به دیوارا😒😒
خنگم خودتونیدددد😭😭😂😂😂😂