من یک ساله عروسی کردم و یه مشکلی با برادر شوهرم دارم اونم اینه که فکر میکنه خیلی خوشمزه و حاضر جوابه و آدم با حالیه و بقیه رو دست میندازه این منو عصبی میکنه ولی من چون با پدر شوهر مادر شوهرم خیلی رابطه خوبی دارم نمیخوام چیزی بهش بگم اخیرا هم عقد کرده و یهو تو جمع وقتی یکی داره حرف میزنه آروم یه چیزی میپرونه و خانومشم ریز ریز میخنده واقعا این رفتاراشون عصبیم میکنه تازه چون من آدم شوخی هستم مرتب میخواد سر به سر من بذاره و با من کل کل کنه و منو ضایع کنه به نظرتون چیکار کنم؟واقعا میترسم همین روزا دعوام شه باهاشون
دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.
یکی دو بار جدی تو جمع ضایعش کن دیگه جلو زنش هم شده خجالت میکشه به شما حرفی بزنه. علنا نشون بده خوشت نمیاد.
انگلیسیها ضرب المثلی دارند با این مضمون : کسی که فقط لندن را دیده باشد؛ لندن را هم نمیشناسد ! منظور این است که شما باید رم، پاریس و برلین را هم ببینی تا بتوانی بگویی لندن شهر خوبی هست یا نه... «تک منبعی بودن» انسان را متعصب و خشک بار میآورد و عمق فهم او را به طرز عجیبی کاهش میدهد !
يه بار وقتي خوشمزگي كرد با لبخند كنايه آميز ولي خونسرد بگو ديگه تو بزرگ شدي زن گرفتي مزه پروني تو كم كن. پس فردا خانواده زنت ميگن دامادمون سبك مغز و لوده س آبرو برات نمي مونه. جلو زنشم بگو و توي جمع. انگار مثلا تو هم داري شوخي ميكني باهاش.
عزیزم در عین حفظ احترام بی تفاوت باش سکوت کن لبخند بزن.
مـــــــرد که تو باشی...زن بودن چه خوب است...از میان تمام مذکــــــــرهای دنیا فقط کافی ست پای تو در میان باشد...نمیدانی برای تو خانـــــــــووووووووووم بودن چه کیفی دارد.خدای مهربونم همیشه ازت پسری میخواستم عین شوهرم،شبیه مرد زندگیم...ممنونم به خاطر این هدیه شیرینت...مرسی که پسرک نازم شبیه باباشه...