دوماهه که عروسی کردم ، یک بار تو دوران عقد خواستم جدا شم‌که وساطت بزرگ‌ترا نذاشت ،یک‌بار هم‌بعد عروسی و باز هم با اینکه پدر مادر خودم راضی شده بودن به طلاق به خاطر باردار بودنم کوتاه اومدن و گفتن برو سر خونه زندگیت . الان دو هفتست به اصطلاح سر خونه و زندگیمم ولی چه زندگی ای ، همش استرس همش دل شکستن همش بی توجهی و بی محبتی و بی اعتنایی شوهر بیشعورم ، ایکاش باردار نبودم ای کاااااااااش باردار نبودم ای خدا این چه بلایی بود سر زندگیم اومد.
چرا انقد زود گذاشتی بچه دارشی؟
وای چ بد خدا کمکت باشه
عزیزم شما که دوبار تا پای طلاق رفتی چرا گذاشتی باردار بشی؟ گناه اون بچه چیه
پارسال این موقع واسه خودم داشتم زندگیمو میکردم که این احمق خدا لعنت کرده اومد خواستگاریم . با کلی محبت و حرفای قشنگ
ولی الان اخلاقش ۳۶۰ درجه عوض شده ، ای خدا این چه امتحانیت داری از من میگیری مگه خودت نگفته بودی هرکسی رو‌به قدر توانش آزمایش میکنی پس چی شد
عزیزم
حالا مشکلتون چی هست؟
مشاوره رفتید؟
خدا نگه عزیزم
ایشالله مشکلت حل میشه
تو این زمونه کیه مشکل نداشته باشه؟؟
ناخاسته باردارشدی؟
درست میشه گلمتوهم مثل خودش باش من تامرز خودکشی هم رفتم ولی دلم به حال دختر یه ماهم سوخت ولی شکر خدا الان زندگیم خوبه راضیم صبر
چرا میخوای یه بچه رو بدبخت کنی نمیتونم بگم سقط کنی واقعا سخته ای کاش با یه مرجع یا مشاوره حرف میزدی
اتفاقیه که افتاده
شوهرت باید بیشتر حواسشو جمع میکرد
شما هم بخاطر بارداری هورمونات ریخته بهم
کلامعمولا چن ماه اول زندگی پرتنشه تا همو بشناسن و زیر ی سقف بودنو تجربه کنن
دوران حاملگی هم امادگی زیادی میخواد
حالا برا شما هر دو قاطی شده از طرفی لذت های اول زندگی رو نچشیدین شاید شوهرتون بخاطر اون عصبانیه
برا ارامش خودتون و بچه تون قران بخونین
حتما حتما ی مشاور برین چون مسآله ریشه ایه تو نی نی سایت نمیشه اظهار نظر کرد دربارش
دلم‌میخواد برم درخواست طلاق بدم و ازش جدا شم ولی وقتی به پدر مادر بدبختم فکر میکنم که چقدر بی ابرو میشن و چه بلایی سرشون میاد نمیتونم قدم از قدم بردارم ، میخوام خودکشی کنم باز چهره مامانم میاد جلو چشمم که بعد از من چی سرش میاد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
