2733
2739

من کارتون موش و گربه رو دیده بودم اون قسمتش که گربه میره زیر پنجره خونه یه گربه دیگه گیتار میزنه.گربه مونث مژه هاش بلند بود و ارم پلک میزد.من فکر میکردم خیلی جذابه میرفتم تو کوچه لی لی بازی کنم یه ساعت ی پلک زدنم طول میکشید.اروووم چشامو بازو بسته میکردم ک مثلا دلبری کنم.یکی نبود بگه اندازه مژه هاتم نگا میکردی خب.

وای مد بود کلیپس بزنی به مو .هر چی هم بزرگتر کلاسش بیشتر من ی کلیپس خیلی بزرگ داشتم از این تور توریا که خیلی پفه زیر مقنعه میزدم.موهام کامل میبستم بالا و کلیپسع رو هم میزدم ی وجب جلو موهام مقنعه میکردم سرم بعد با دو تا کف دستم جلو مقنعه رو میزدم که سیخ وایسع چقدر من تباه بودم ی بار هم با دوستم در خونه ها رو می‌زدیم فرار میکردیم ی دفه ی زنی ما رو دید اومدم فرار کنم کلیپسم گیر کرد تو شاخه های درخت زنه اومد گرفتم 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

افسانه یِ حیات حرفی جز این نبود     یا مرگِ آرزو یا آرزویِ مرگ


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم دبستان بودم احمدی نژاد دوباره کاندید شده بود برا انتخابات بعد همسایه ها خاله زنک دورهم جمع میشدن میگفتن به اون رای بدیم منم جو گرفته بود عکسشو گرفته بودم دستم لب خیابون واستاده بودم هرماشینی رد میشد جیغ میزدم احمدی نژادچندتابچرم جمع کرده بود یادم میاد دلم میخاد کلمو بکوبم ب دیوار😂😂😂😂

ما ازتبار بغضیم ،آسودگی روانیست...
2728

من بچه بودم تا دبیرستان ازم چند ساعت غافل میشدن جلو موهامو کوتاه می کردم.کلا کرم این کارو داشتم 😂😂😂یک شلوار جین هم راهنمایی بودم دادم خیاط واسم تنگ کنه دیگه توی تنم نمیرفت.مجبور شدم گوشه ی پاچه هاشو چاک بدم که پام از توش رد شه.با کفش ساقدار بیرون میپوشیدم دیده نشه گند کاریم 😂😂😐

یک رژ هم از خواهر بزرگم دزدیده بودم از ترس مامانم توی لنگه های جورابم قایم می کردم. تا تنها میشدم نامحسوس میزدم رو لبام. مامانم میدید قسم و آیه می خوردم هیچی به لبام نزدم 😅😅😅

حالا من

اقا من یه روز برا بار اول شعر از محبت خارها گل میشود رو خوندم.رسیدم به مصرع   وز محبت سنگ نمیدونم چی میشود مثلا روغن.اخه یادم رفته شعره.

اقا من رفتم تو حیاط یه سنگ برداشتم و شروع کردم بهش محبت کردن.نصف روز این سنگه رو نازش کردم .باهاش حرف زدمو بهش رسیدم.همش منتظر که الان ازش روغن میزنه بیرون.

یعنی واقعا ی بود تو سرم اون روزا؟!

2738

من تو کلاس زیر نیمکت  صدای نون خشکه پلاستیک  کهنه میخریم در آوردم معلم مرد داشتیم اون زنگ تعجب کرده بود چقدر صدا واضحه همه کر کر کر میخندیدند

🖤پایداااااار تاااااا پاااااااای داااااار🖤
اکثر ننه ها هم با دمپایی و یه بسته نمک میان که قشنگگگ دهنتو سرویس کنن🤣🤣🤣🤣🤣

نه مامان من چون ضایعم نکنه گفته بود بله میدونم پسر خالشه ؛ رسیدم خونهههههه 😐 نمیخواست بابام و داداشم بفهمن ولی ی نگاییم کرد رفتم تو اتاق گفت با کدوم پدرسگی بودی عایشه 😑😅 من گررریهههههه (مامانم دوراردور باهام رفیق بود میفهمید و اینکه قصدمون ازدواج بود) گفت دفعه بعدی میگم داداشت باهات صحبت کنه پاتو از کلیمت دراز تر نکن هیچی باهام قهربود ی چند روزی 

اگر سوالی در مورد گل و گیاه داشتید در حد توانم بهتون کمک میکنم 😍⁦♥️⁩

عروسی داداشم من ۱۲ ساله بودم بعد ی ساعت مچی خراب و زنگ زده داشتم اونو کردم دستم بعد با ی عالمه سبیل کلی کرم (البته کرم درس حسابی ک نداشتم صدافتاب )زدم و بندری میلرزوندم دایم هم دستامو هلی کوپتری میکردم تا اون ساعت زنگ زدم معلوم بشه یعنی خاک بر سرم بیشتر از اینکه از خودم ناراحت باشم از مامانم ناراحتم ک چرا نیومد یکی بزنه تو ملاجم جمعم کنه😕😕😕😕😕😕😞😞😟😟

من دوتا فرشته ی خیلی ناز دارم خدایا شکرت 😍😍😍😍
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

کنکور

chocolatecoffe | 41 ثانیه پیش
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز