یه شب من دخترامو گذاشتم پیش شوهرم رفتم خونه یه دوستم تو محلمون ناخنامو ترمیم کنم.
بعد ماشینو پارک کردم یجا شماره شوهرمم بود.
بعد یهو دیدم شوهرم صدبار زنگ زده بهم. گف برو ببین مرتیکه چی میگه و فلان.
رفتم
خلاصه
یه یارو بود.
میخواست ماشینشو پارک کنه
بعد بمن میگف شما کدوم ارایشگاه بوذی؟ اینجا مگه ارایشگا داره؟
با پوزخند
بعد گفتم ارایشگا نبودم خونه دوستم بودم به شما چ ربطی داره
گف اها، دوستت خونه فلانی ایناس؟
گفتم نمیشناسم اینکه میگی
ینی میخام بگم انقد بیشوعور بود ب کار منی که یه زن غریبه بودم کار داش
اگه شوهرم مث اون بود ک دیگه هیچیییییییییی