2703
2553

۲ساعت دیگه نتم تموم میشه هنوز حجم دارم    چندتا رمان خوب بگید عاشقانه باشه 

ازراین رمان ابکیا نباشه بچها 

مرسیییی      میام میخونمون😜

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

رمان دختر بدو پسر بدتر هفتصد ففحه ديشب كامل خوندم...اميد رهايي...روز نود و سوم

گاهي اوقات خسته ميشم از بچه داري،كلافه ميشم از بيداري هاي شبانه،دست تنها تو ي شهر غريب كه هيچكسو نداري بياد تا پيشت احوالت رو بگيره داغونم ميكنه،(اما)مهم اينه كه پسرم حالا تو بغلمه،همدم تنهايي هامه*****خدايااااشكرت*****تيكر بارداري دوممه💞خداياشكرت💓
2456
2714

بانوی قصه

اسطوره

شاه شطرنج

نا گفته ها

جایی نرو

تقاص

میخوام بخونم از چشمای تو

حس دلتنگی 

و ...

حرفی نزن چیزی نگو باید برایم گریه کرد/باید برای مردن افسانه هایم گریه کرد/ عکسم درون آینه دارد چه زجری میکشد/ بعد از شکستم آینه در زیر پایم گریه کرد/ ثابت نشد من مجرمم یا چشمهای وحشی ات /قاضی برای دادن حکم خطایم گریه کرد/دکتر نشسته پشت میز و نسخه را خط میزند/ او هم که عاشق بوده از بهر شفایم گریه کرد/ مادر که میداند دلم عمری خرابت میشود/ دیشب به جای خواندن قرآن به جایم گریه کرد/ گفتم فراموشش کنم اما پدر ناباور و ..../ وقتی که میگفتم به تو بی اعتنایم گریه کرد/ حرفی برای آسمان گفتم که طوفانی نشد اما برای مدتی از ناسزایم گریه کرد/گفتم به خود حرفی نزن باید تماشایش کنم / عکسش به آغوشم کشید و پا به پایم گریه کرد❤ دوستام میشه واسه عاقبت بخیر شدنم و شادی دل مامان و بابام یه صلوات بفرستین❤
رمان دختر بدو پسر بدتر هفتصد ففحه ديشب كامل خوندم...اميد رهايي...روز نود و سوم


امید رهایی جلد دومش اومده؟/////////////

زنی که صاحب فرزند نمیشد؛ پیش پیامبر زمانش می‌رود و میگوید: از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.پیامبر دعا میکند ، وحی میرسد که آن زن را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود.سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید  که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش میبیند.با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد؟او که بدون فرزندخلق شده بود!؟وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. با دعا سرنوشت تغییر میکند، از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواری است به نام اعتماد. پس اگر دوست داری به آرزويت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن ....هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست!زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.ای کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا

مسخ عسل هم خیلی عاشقانس اسی جون

حرفی نزن چیزی نگو باید برایم گریه کرد/باید برای مردن افسانه هایم گریه کرد/ عکسم درون آینه دارد چه زجری میکشد/ بعد از شکستم آینه در زیر پایم گریه کرد/ ثابت نشد من مجرمم یا چشمهای وحشی ات /قاضی برای دادن حکم خطایم گریه کرد/دکتر نشسته پشت میز و نسخه را خط میزند/ او هم که عاشق بوده از بهر شفایم گریه کرد/ مادر که میداند دلم عمری خرابت میشود/ دیشب به جای خواندن قرآن به جایم گریه کرد/ گفتم فراموشش کنم اما پدر ناباور و ..../ وقتی که میگفتم به تو بی اعتنایم گریه کرد/ حرفی برای آسمان گفتم که طوفانی نشد اما برای مدتی از ناسزایم گریه کرد/گفتم به خود حرفی نزن باید تماشایش کنم / عکسش به آغوشم کشید و پا به پایم گریه کرد❤ دوستام میشه واسه عاقبت بخیر شدنم و شادی دل مامان و بابام یه صلوات بفرستین❤
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687