كار كردن تو خونه مادرشوهر

منم خواهر شوهرم

دائم عروس ها میان خونه مون

و خیلی کم پیش میاد بیان کمک

رسما من و مادرم براشون کلفت هستیم

من که اصلا ته دلم از اینکه برا اونها کار میکنم راضی نیستم

به اجبار مامانم کار میکنم

ایشون تاپیک زده پرسیده نظر شما چیه؟!!! بقیه که نرفتن  از تو خونش بکشن بیرون بگن این فکرا چیه تو میکنی. تاپیکو دقیق بخون. 

اکه سه تا دختر داره

تو فقط تو سفره پهن کردن و ظرف شستن‌کمک کن

فکر میکنی 

وقتی حد و حدود روابط و برخوردت رو مشخص میکنی و به خودت احترام میذاری بقیه هم بهت احترام میذارن و دوستت دارن 

 یه عروس میشناسم که همیشه تو مهمونیا کار میکنه ، از ظرف شستن تا سفره انداختن و جارو کشیدن ، یه جاری داره که ایشون دست به هیچی نمیزنه و همیشه فقط در سکوت و با لبخند داره به حرف بقیه گوش میده 

میدونی کدومو رو چشم میذارن ؟ 

اونی که رسمی رفتار میکنه و مثل مهمون با ناز و کرشمه میاد و میره .. به اونی که کار میکنه دستور میدن،ازش پذیرایی نمیکنن و توقع دارن همیشه کاراشونو کنه 

چقدر آدم خوبی هستی تو گریم اومد.امروز خ دلم گرفته شاید خاستم دعوا کنم ببخش دوست من

حرفت درسته البته بستگی به طرف داره 

من خاهرشوهرم خیلی با شعوره ،یه نوبت من مسشورم ظرفا رو ،دفعه ی بعد میگه تو صبح شستی نوبت منه ،بعد شستن ظرفا هم ،مادرشوهر و خاهرشوهرم کلی تشکر می کنن 

من با جاریام مشکل دارم 

بعنوان عروس بزرگ تو جمعی که هستیم چجوری باهاشون برخورد کنم ؟؟

مثلا ما یه هیأت خانوادگی داریم که باید سه تا عروس به دویست سیصد نفر چایی بریزیم ،لازمه مدیریت کار رو بر عهده بگیرم 

آخه دو تا جاریام علیه منن اذیت می کنن ،فک می کنم زیادی بهشون خندیدم و کار رو خراب کردم 

خواهر شوهرام باشن نمیزارن من پا بزارم تو اشپزخونه ولی خودمون تنها باشیم شوهرم میشوره من اب میکشم.. مادرشوهرم میگه برو بشین ولی من دلم نمیاد

ای جونم 

سیاست و مهربونی تو رابطه خیلی مهمه ولی از اون مهمتر اینه که خودت باشی 

به قول مادرشوهرم همیشه یه نمیدونم و نمیتونم داشته باش ، بیشتر شنونده باش و حرف بقیه رو چال کن تو گوشات 

اینجوری نه علیهت میتونن چیزی بگن نه از حدشون خارج شن 

خیلی کم میرم خونشون در حد دو ماه دو روز چون راهمون دوره

در حد سفره انداختن و جمع کردن و کمک توی آشپزی کمک میکنم

اونا هم همینقد میان خونم و در همین حد کمک میدن..

کلا ازین مدل رابطه راضیم

وا یعنی چی

منم نامزدم اصلانمیزارم مادرشوهرم کارکنه اون فقط غذارو درست میکنه خودم میبرم میارم میشورم

پدرشوهرم که محل کارش ی شهردیگس کلا نیست ماهی ی بارمیاد

خواهرشوهرم یکی دارم اونم وقتی باشه دوتایی کارمیکنیم

برادرشوهرم ندارم

بیشتراوقات خودم و شوهرم و مادرشوهرم هستیم

من همیشه کمکش میکنم؛مادرشوهرمم همینطور؛ینی بیاد خونه ام هر کاری باشه بی منت کمک میکنه؛یا برام قرار باشه مهمون بیاد سریع قبل مهمونا میاد کلی کمکم میکنه؛بنظرم آدم هر جوری با مادرشوهر رفتار کنه اونم متقابلا همون رفتارو میکنه

هيچ ايرادي نداره تا وقتي كه وظيفت ندون من ميرفتم كار ميكردم بعد به شوهرم زنگ زده بود شنيدم داره ميگه عروس گرفتيم كارامونو بكنن يعني مادرم اينام برن خدمتشون كنن منم ديگه دست به سياه وسفيد نميزنم ميرم خودمو بكشم دوتا ظرف اب بزنم

منم کمک میکنم تو سفره انداختن و ظرف شستن. مشاوره رفتم گفت در این حد رو انجام بده چون توقع دارن. راست میگه نه باعث دلخوری میشه نه خودم معذبم

اولا هر جور که خومون پیش بگیریم پیش میره..هر دیدی داشته باشی پیش میاد.

دوما استثنا گاهی وجود داره که اخلاق خانواده شوهر یجورایی باشه..

سوما الان دیگه این دید وجود نداره که عروس بیاد کار کنه

چهارما مگه میشه ادم بشینه بقیه کار کنن؟؟؟

من خونه مادر شوهرم غذاکه نمیتونم بپزم به طبعشون.ولی برا سفره انداختن وظرف شستن واقعا اندازه توانم ومعمول کمک میکنم.اما مادر شوهرم نمیذاره.انقدقسم میده.انگار مادر خودم....خواهر شوهرم که بلند نمیشه خونه مادرش کارکنه...ولی دیگه خودش از رو رفته همش عذر خواهی میکنه.....به فهم ودرک طرفت بستگی دااره

من قبلا ظرف میشستم ولی الان خودم میگم اگه سالاد دارین بدین من درست میکنم تو پهن و. جمع کردن سفره هم کمک میکنم

چون مادرشوهرم نمیتونه و یکی از خواهرشوهرام میپزه و ظرف و. اماده میکنه

اون یکی همیشه موقع شام میاد دخترش هم دست به هیچی نمیزنه میاد میخوره میره کنار بچه ش هم خواب باشه کمک نمیکنه

بالاخره اونا خریدن و پختن منم باید کمک کنم دیگه