به نظر شما من باید چیکار کنم؟
قهر کنم
دعوا کنم
چیکار کنم که
نمیدونم واقعا چه خبره و چی درسته و چی غلط
فقط احساس کردم باید زندگیمو نجات بدم
ن عزیز من
مردا وقتی ببینن یکی داره پول میاره برا خونه دیگه ب این‌راحتیا تن ب سختی نمیدن
توام‌وقتی ببینی اون نمیره سرکار مجبور میشی خودت بری ک‌امورات زندگیت بگذره و ....یهو ب خودت میای میبینی کل جوونیت رو کزاشتی برا کار کردن واز زندگیت چیزی نفهمبدی جز دوندگی شوهرتم به سرگرمی و کلاس گذرونده
ولی حتی اگه پاره وقت تو بری پاره وقتم اون
سختی میکشه میفهمه توام بخاطر اون‌داری کار میکنی و تلاشش رو بیشتر میکنه بعد چندوقتم ک کارش جور شد ایشالا یواش یواش خودتو بکش کنار ک نشه وظیفه برات عزیزم
ن قربونت با دعوا و قهر چیزی درست نمیشه که؟بعدشم مگه بچه ای قهر کنی؟
ماشالا دوتا ادم‌و بالغ و عاقل
نگو خرجی خونه با من
بگو میخوام کمک خرجت باشم ک توام راحت تر ب درس و کلاسات برسی ،برا زندگی مشترک باید دوتامون بجنگیم و تلاش کنیم
دیگه واقعا نمیدونم باید چیکار کنم که نکردم
وقتی باهاش ازدواج کردم اوضاعش خوب و روبه راه بود
اما یه دفعه ورق برگشت و کارشو از دست داد؛تصادف کردیم ماشین خرج گذاشت رو دستمون؛مجبور شدم بدون عروسی برم سر خونه و زندگیم؛دوباره باهم رفتیم موسسه زبان کار کردیم دوباره اونم همه چی بهم خورد تازگیا فهمیدیم براش دعا یا همون طلسم خونده بودن الان خیلی کارا انجام داده که طلسم از بین بره اما فعلا که چیزی عوض نشده
خدا لعنت کنه آدمایی رو که این غلطارو میکنن
عزیزم همه بلدن حرف بزنن ولی عمل کردن ب حرف شرطه!!!!
منتظر نباشه ک بیان دم‌در خونه بگن اقای فلانی بفرمایید برید پشت‌میز بشینین ماهی فلان تومنم بهتون‌حقوق‌میدبم!!!!خود ادمم باید تلاشی دوندگی داشته باشه
وقتی دوتاییتون تونستین یه بار زندگی رو دوباره بندازین رو روال پس بازم‌میتونین فقط این‌روحیه ناامیدی رو از خودت‌دور‌کن‌توروخدا ک باعث بدبختیه این‌لعنتی
چشم عزیزم
بخوابیم تافردا خدا بزرگه
ببینم چیکار میشه کرد
البته گفتم یه روز بریم کاریابی های قم رو بگردیم
ان شاءالله که پیدا بشه
