الان از صبح تو اتاقم. فقط براشون غذا میبرمو خودم میام تو اتاق. امروز میخواستم بهشون بگم اگه فقط خاله و دختر خاله ام بودین میوندین خونهذام برام ارزشمند بودین. اما الان که میبینم مادر و خواعر آدم بی عرضه لی هستین که جوونیمو زندگیمو بازیچه دستتون قرار داده هیچ ارزشی برام‌ندارین
نمیفهمم‌چه‌جوری تو اتاق میتونین دعوا کنین ولی اقدام نمیتونین‌بکنین؟!
یه رابطه ست دیگه‌مگه‌میخواین آپولو هوا کنین؟
الهی بمیرم که حسرت ناراحتیای منو میخوری. الهی ب حق دل شکسته ام شمام زودتر باردار بشی . عزیزم دکتر طب اسلامی برو دارو برای تقویت دارن هم برای شما هم اگر مشکل از همسرت هس برای همسرت. خیلی راحت درمان نیشی ناامید نباش هیچوقت.
خب چیکار کنم. حیوون که نیستم بیرونشون کنم. اونا شوهرمو پر میکنن درست اما در ظاهر که چیزی نمیگن . بخدا ب همینم راضی نیستم دلی رو بشکونم.این اولین باره مهمون میاد خونمو کوچیکش میکنم. اونم چون مارد ب استخونم رسیده
پاشو برو خونه بابات تکلیفتو مشخص کن ، طرف زده تو دهنش داره واسشون آشپزی هم میکنه
