سلام گفتم یکم بخندیم . من که خودم هنوزم واسه چند تا از تیپ هام هنوزم ناراحتم . وقتی فکرشو میکنم مخم سوت میکشه . مثلا یکیش اینه که تعطیلات تابستون بود و من کلاس دوم و تموم کرده بودم دو تا مانتو مدرسه داشتم یکیش طوسی بلند و یکیش سورمه ای تقریبا کوتاه یعنی تا زانو . کوچمونو هم داشتن آسفالت میکردن . حجم گرما رو تصور کنین . حالا من مانتو طوسی رو پوشیدم از روش مانتو سورمه ای با لباس خونگی زیرش رفتم خونه همسایه 🙈🙈🙈. دخترای همسایه که خواهرای دوستم میشدن برام جونو جونم گذاشتن براشون بندری برقصم 💃💃💃💃 حالا من نرقص کی برقص . اوناهام همش بهم میخندیدن و صد البته به تیپ لاکچریم . و من همش به این فکر میکردم چقدر از تیپم خوششون اومده
حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
به سن آرایش که رسیدم بعد از دوران دبیرستان. ازین پودرای براق صدفی و... گرفته بودم آرایش میکردم پودر براق صورتیشو رو گونم میزدم، سفیدشو پشت پلکم. چقدر حس میکردم زیباا شدم 😂😆😂😆😂😆
من یه بار ۶سالم بود یه تاپ پوشیدم باشلوار فرم مدرسه آبجیم که ازبس بلند بود تازده بودمش موهامم فردرشته شونه نزده بودم روسریم نذاشتم رفتم باپسر خالم کل شهرو گشتم.