2726

من تولد هفت سالگی دختر عمه ام بود از خونه مادرم رفتیم خلاصه رسیدیم حالا من ارایشگاه رفته و اومدم لباس عوض کنم کیسه لباسمو جا گذاشته بودم عر میزدم

مشاور و نماینده شرکت نفیس دستها ♥️ 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من تولد دوستم بود 

اون کیک خریده بود 

منم رفته بودم کیک خریده بود

اسگل کی بودم من😃

حالا وقتشه که بگم دعا کنید حالا که افتادم تو سیکل میکرو بعد ۱۳ سال بی بی چک مثبت ببینم 🤲❤
2728

راهنمایی بودم مراسم دختر خالم بود منم لباسم لختی .ساق دست گرفته بودم کردم تو پام .خببب گفته بودم به فروشنده اونم اشتباه داده بود منم بیخبر از همه جا با همون ساق دست های به زور رفته تو پاهام رفتم مراسم و خوشحال و خندون

ما کوچیکا خدامون بزرگه...

من عروسی برادرم لباس شب مشکی صدفی داشتم خیلی زیبا و شکیل ،با یه نیم ست مروارید اصل درشت ، واقعا داخل آتلیه عکس مینداختم همه تعریف میکردن و احسن می گفتن 

اومدیم تالار داشتم از پله ها بالا میرفتم یه دفعه بندش جداشد  دونه دونه مرواریدها پخش پله ها شد،سکته کردم  ، کسی هم‌نبود برام جمع کنه  

⚘تونستم کمکی به شما دوست عزیز کنم ' !!یه فاتحه برا پدر مهربونم بخونید .....⚘بدترین روز شهریور۹۹👌🌺

سوتی فقط موقعی داغی و میرقصی هر حرکت نکره ای از خودت در میاری بعد فیلمتو  میبینی 🤦‍♀️

اگه اسمم دخی باکلاسه واسه اینه ک فراموش نکنم من زنی بودم ک اوج جوونیمو و شیطنتمو  گذاشتم پای شوهرم چه محبت ها ک نکردم از بهترین لباسها گذشتم از کمترین تا بیشترین خرج گذشتم تا بتونه ب خودش برسه بهترین ماشین خرید مغازه زد من از ارزوهام گذشتم تا ب ارزوهاش رسید 😔 اما جوابم این بود کتک فحش تهمت خیانت و بیرون شدن  از خونم😔 من مادر بودم نتونستم زندگی دخترمو تباه کنم چون پدر خوبی برای دخترم بود نخواستم در حقش ظلم کنم و زندگیش بشه پر از استرس و غم ...دختر من هم پدر میخواست هم مادر پس موندم اماااا شوهرمو از قلبم بیرون کردم الان من یه دخی باکلاسم 😍 انواع لاکارو دارم یه عالمه ماسک و کرم و اسکراپ  انواع لباسا رنگی رنگی یه دختر ژیگول و شیکم یه دختر شاد و خوش رقص دوستای خوب و پایه دور همی و مهمونی من حتی برای خودم کادو هم میخرم  من دیگه از چیزی نگذشتم من خودمو تو محبت کردن ب پای مردی ک لیاقت نداشته بود گم کردم من سخت درگیر شستن و روفتن و شوهر داری و پس انداز بودم خودمو از همه چیز انداخته بودم   ☹️اما الان  این منم یه دختر ک زندگیش واسه خودشو دخترشه😉 ک و ن لق بقیه ک باعث ازارم شدن 😝تنهایی و عشقه 

من فعلا بچه ندارم تولدیک سالگیه پسرخالم بود مراسم که تموم شد شوهرخالم این بادکنک های عددی که عدد یک بود روداشت میترکوند میگف دیگه به دردمون نمیخوره شوهرم حواسش نبود  یهو به شوخی گفت بده به ما😁😁😁

از خجالت آب شد

خداجونم ممنون از معجزه ی قشنگت...مواظب پسرقشنگم باش..😍😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز