2733
2734
عنوان

دیشب دعوای بدی باشوهرم کردیم😔

2493 بازدید | 76 پست

این👇 تاپیک دیروزم بود ک حالم خیلی بدبود😔

من بخاطر مشکل باروری همسرم و بعد ازون خودم بعد از کلی عمل و دوا درمون ب توصیه پزشک مجبور شدم هرچندتا بچه ک میخام پشت هم بیارم چون ممکن بود دوباره برگرده و بااین هزینه ها و دردسرهای مطب و دارو و....

خلاصه من خونه مامانم مستاجرم و اونام گفتن اره حتما بیار و ما هستیم.من تک دخترم و ی داداش دارم فقط ک دانشجو

بچه اولم متولد مرداد ۹۳بچه دوم متولدمهر ۹۶

واقعا الان کم اوردم خیلی شیطونن و منم دست تنهام شوهرم مغازه پوشاک داره و دست تنهاست ۹صبح میره تا۱۱شب

خانوادم برخلاف قولشون بهیچ عنوان کمک نمیکنن😔

تازه وقتی بچه اولم میره بالا چون داداشم عادت کرده تمام دم ک دستگاه پروژه هاش پخش کنه تو هال و لب تاپ و....کلی دعواش میکنه و داد و با چشم گریون میاد پایین

وقتی میگم نرو التناس و گریه ک بذار برم

پدرم بازنشستس اما نمیبرتش پارک فقط واسش خوراکی میخره میگم نکن پدرم بدغذا میشه !دندوناش! بدعادت میشه!ولی گوش نمیدن

اینا هیچی کل هفته هرروز و هرشب خانوادم میرن تفریح و گردش و حرم و مهمونی و جلسه و هیئت و منم همیشه بااین دوتا بچه شیطون تنهام

بخدا گریه کردم انروز هی گعتم کاش خدا بهم بچه نمیداد اصلا

کفر میگم میدونم ولی بخدا دق کردم تو خونه فقط هفته۱روز میریم خونه مادرشوهر اونم ۱وعده والسلام

نمیگن حداقل بچه هاتو بگیریم برو پیش شوهرت ۲نفری برین شام بیرون

بخدا باهاشون بریم بیرون اعصاب نمیذارن

هردو شیطون و بلا و بازیگوش

حالا جالبه هرموقع مامانم اینا بیان پایین میگن خدا صبرت بده وااای خدا 

یکی نیست بگه ثواب داره بخدا ببرینش پارکی حرمی 😔حداقل یکیشون باشه.تا مهر بتونم صبرکنم ک مهربره پیشدبستانی ولی دلم شکسته دیگه


ک خیلیام اومدن همدردی و نصیحتم کردن



بعدشوهرم اومد و دعوامون شد الان میذارم

اینهمه فیلم و کلک و دروغ تا کجااااااااااااااااااااا

دیشب بدجوری حالم خراب بود تاپیک قبلم و بخونین...

پسرم عصری رفت بالا خونه مامانم و با چشم گریون مثل۹۰درصد موارد برگشت پایین و فلش دستش بود و گفت مامانی اینو بذار کارتن ببینم!

گفتم چرا گریه کردی گفت دایی دعوام کرده گفته برو خونتون و من درس دارم و...قشنگ صدای بابامم میومد ک میگفت برو خونتون دیگه نیا بالا

خلاصه دلم گرفته بود ازینکه همه فکر میکنن من اینجا ک هستم خانوادم صبح تاشب بچه هامو بزرگ میکنن و حتی نهارو شامم بالان نمیدونن ک بچمم جایی نداره بالا


من اینجا ک هستم ابروم رفته حکایت اش نخورده و دهن سوختس

حداقل برم ی خونه دیگه بچم ببینه جایی نیست بره اروم و ساکت باشه

هفته ۱ روز بیام مهمونی بچمم عزیزتر بشه اینقدر اشکش و درنیارن

اینهمه فیلم و کلک و دروغ تا کجااااااااااااااااااااا

بعد شوهرم ک اومد پسرم دوباره گفت بابایی بزن فلش کارتن میخام اونم گفت ن میخام فیلم ببینم

پسرم خواست بده بالا گفتم نرو دیگه بذار شام بخوریم برات قصه میگم و باداداشی قایم موشک بازی کنیم و...هرچی گفتم بغض کرد گفت میخام برم بالا منم حرصم دراومد گفتم اونا دوستت ندارن ندیدی گریه کردی عصری دایی و اقاجون بیرونت کردن

اینهمه فیلم و کلک و دروغ تا کجااااااااااااااااااااا

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

شوهرمم میدونه داستان ولی ازین ناراحتم ک میگه اگر ازینجا بریم تو میتونی از پس زندگی بربیای؟!

میتونی دوتا بچه رو بزرگ کنی؟!

نگی هروز هروز اینجا باشی باز

قشنگ فکراتو بکن هفته ۲بار بیا اینجا هفته ۱بار خونه مامانم

من دوست ندارم هرشب هرشب بگی از مغازه بیا خونه مامانم.تو اخلاق منو میدونی


تو آدمی هستی بتونی بدون خانوادت زندگی کنی!

گفتم بس کن دیگه چرا آزارم میدی

مگه تاالان کی زندگی رو جمع و جور کرده کی اشپزی و بچه داری کرده

گفتم میدونستم همه عالم و ادم فکر میکنن صبح تاشب من بالا خونه مامانمم بخور و بخواب و بچه هامم اونا بزرگ میکنن ن اینکه تو اینو بگی


خسته شدم بریم دیگه


بخدا توقع زیادی نیست ولی مامانم از بچگیم تاالان فقط بفکر تفریح و بیرون و گردش

خودشون گفتن پیش مابیا و بچه دارشو تا کمکت کنبم کو کمک؟بجز اینکه بخدا ۴نفر ادم فقط بچه رو دعوا میکنیم و این فقط گریه و عقده و بغض

اینهمه فیلم و کلک و دروغ تا کجااااااااااااااااااااا
2731

هرجا بخوان برن از من مخفی میکنن ک نکنه منو ببرن

یموقع بچم میفهمه جیغ و گریه و فقط میگن با داد ک ببرش تو ساکتش کن


جاریم خونه مادرشوهرم بود ۴سال نهار درست نمیکرد و یکراست میرفت پایین و عصرا وقتی شوهرش میومد میرفتن بالا

تاحالا بچشو حمام نبرده.صبحانه و نهارو شام بچشو اینا میدادن

تازه عصرم بچشو نمیدادن بالا میگفتن پسرمون خستس بچه رو دعوا نکنه تاسرشب نگه میداستن میخوابوندن.پارک مغازه حرم دوره قران خلاصه بچه خوشحال و خندون بود ن مثل بچه من

اینهمه فیلم و کلک و دروغ تا کجااااااااااااااااااااا

حالا همه میگن گناه دارن خانوادت بسه دیگه تا کی میخوای سربارشون باشی

پدرومادر بچه هاشونو بزرگ کردن دیگه حوصله نوه ندلرن


اولا ک من بچه ارومی بودم و خونه پدربزرگم بودم تا۵سالگی و کلا خونه اونا بودم بعدش از ۹سالگیم ازم کارکشیدن و داداشمو خودم بزدگ کردم

الان کدوم دختربچه کوچیکی بچه داری و اشپزی میکنه تاپیک قبلم هست بخونین😔

مامانم ن ماهارو بزرگ کرده ن الان نوه هاشو

فقط همه الکی ابروی منو میبرن

پس چرا اینجا باشم!!!

وقتی غریبه یا مهمونی بیاد فوری میگن بدون نوه هامون میمیریم ولی تمام هفته فرارین ازینا

کی دیدین از خانوادش گلایه کنه اخه

اینهمه فیلم و کلک و دروغ تا کجااااااااااااااااااااا

حس نمیکنی توقعت زیاده ؟هم خونه بدن هم بچتو نگه دارن؟ شوهرت برای چی زن گرفته؟داداشت آدم نیست ب درسش برسه؟اون آینده نداره؟عزیزم آدم تواناییشو نگاه میکنه بعد دو یا سه تا میاره

همونطور با بقیه رفتار کنید که دلتون میخواد با خودتون رفتار شه، هممون تو یه متر قبر میخوابیم

سعی کن سطح توقعات و از دیگران ب صفر بریونی .اینجوری زندگی برات راحتره...پارک و ک خودتم‌میتونی ببری .یکیشونو بزار کالسکه .اون یکی م بزار باهات بیاد .

ناشکری نکن

بالاخره بزرگ میشن

منم بچه هامو تنهایی بزرگ کردم

اگه شرایط مالیت اجازه میده پسرتو بزار مهد

2738

دیگه طاقتم تموم شد بشوهرم گفتم اره بخاطر این نمیخوای ازینجا بریم ک اجاره کمتر میدی 

ولی برات مهم نیست چی ب سر خانوادت میاد

من دارم اب میشم

تو ک اخلاق بچه رو میدونی 

منو ببر ازینجا قسم میخورم اصلا نیام فقط بریم 

اینهمه فیلم و کلک و دروغ تا کجااااااااااااااااااااا


چه سخت و وحشتناک.


باور ناپذیره این وضعیت واسه من!


چون در موقعیت اینچنینی نبودم؛


فقط از خدا میخوام بهت صبر بده، و یه راه خوب جلو پات قرار بده برای خلاص شدن ازین وضعیت.


به نظرم خودتون یه خونه ی مستقل بگیرید بهتره.



میدونم شرایطِ اقتصادی سخته، امّا چاره ای جزء اینش نمی باید.

رنگ در رنگ و‌ به هر رنگ هزارانش طیف           نغمه در نغمه و هر نغمه به یاد یاران
شوهرمم میدونه داستان ولی ازین ناراحتم ک میگه اگر ازینجا بریم تو میتونی از پس زندگی بربیای؟! میتونی ...

عزیزم‌   شما‌ اصلا‌  نباید‌ خونه‌ بمونی‌     هر‌ جا‌ میری‌ برو‌   فقط‌ شبا‌ بمون‌ خونت‌  تا‌ یه‌ مدت‌ که‌ حالت‌ خوب‌  بشه‌  برو‌ پارک   بازار‌ ‌  خونه‌ دوست‌  فامیل‌      اهنگ‌ بزار‌ شاد‌   خلاصه‌  خودتو‌ زیاد‌ در‌گیر‌  خونه‌ نکن‌   من‌ اینکارو‌  کردم‌  خوب‌ شدم‌  .

یه‌ دختر‌ ناز‌ دارم‌ دعا‌ کنید‌ خدا‌ی‌ مهربونم‌ یه‌ پسر‌ سالم‌‌  هم‌  به‌من‌ هدیه‌‌کنه‌.😍
حس نمیکنی توقعت زیاده ؟هم خونه بدن هم بچتو نگه دارن؟ شوهرت برای چی زن گرفته؟داداشت آدم نیست ب درسش ب ...

اجاره میدم 

بعد اینکه خودشون گفتن وگرنه من یکی بسم بود میدونستم نمیتونم

بخدا مداااام گفتن ما هستیم یکیش و میبریم بالا نمیذاریم اب تو دلت تکون بخوره

اینهمه فیلم و کلک و دروغ تا کجااااااااااااااااااااا

بری مستاجری بهتره اعصابت راحت تر ..با شوهرت بحث نکن عزیزم مردا همینن به خدا منکه واقعا 4 ساعت فاصله دارم و سه تا بچه بازم شوهرم چرت وپرت میگه بیخیال

HTML • Image URL • Blogger • Friendster • hi5 • MSN • MySpace • Facebook • Wordpress • Google Plus • iGoogle • Hyves
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687