اول دبیرستان فقط فرصت یک هفته ای برای کسی که اصلا مقاله ننوشته و هیچ دانشی در موردش نداره خیلی سخت بود اومدم که خونه ناامید بودم گفتم تو این یک هفته من هیچ کاری نمیتونم بکنم چون بقیه بچه ها مقالاتشون رو تحویل داده بودند و اونجا بعنوان نمونه مدیر فرهنگی بهم نشون داد و این استرسمو بیشتر کرد موضوعمو انتخاب کردم که در رابطه با نماز از دیدگاه امام علی بود کلی کتاب دوروبرم در اینباره پر کرده بودم ولی نمیدونستم از کجا شروع کنم خیلی مستأصل بودم اون شب رفتم امام زاده شهرمون و گریه کردم که نمیتونم سر موقع مقالمو تحویل بدم و مرحله استانی دیگه نمیرسم نزدیک امام زاده یه
جایی بود که نقاشی های برگزیده بچه ها رو توش نمایش میدادن یه نقاشی خیلی توجهمو به خودش جلب کرد نقاشی کعبه بود که یه ترکی روش بود محل وارد شدن فاطمه مادر امام علی به درون کعبه چون زیرش اسم اونی که اینو کشیده بود و سال تولدشم بود سپس از من کمتر بود ولی خیلی نقاشی خوب بود دلم میخواست کاش منم میتونستم ازین نقاشی بکشم