2726
عنوان

خاطرات ترسناک

12040 بازدید | 163 پست

بچه ها بیاید راجب خاطرات ترسناکی ک برای خودتون یا آشناهاتون افتاده حرف بزنیم😊

کلا هر خاطره ای دارید بگید

من خاطره ترسناکی نداشتم خداروشکر ولی نامزدم قبل اینکه با من آشنا بشه رفته بود روستا خونه فامیلاشون و شب خودشو برادرش و پدرش توی اتاق در حال خوابیدن بودن که دیدن صدای حرف میاد. دو نفر داشتن خیلی واضح راجب همسرمو برادرش و پدرش حرف میزدن. میگفت من پاشدم ببینم کیه اخه هیچ مردی غیر از اونا توی خونه نبوده و پدرش گفته بگیر بخواب نمیتونی ببینیشون😨 و شوهرم فهمید ک اونا ادم نیستن و گرفت خوابید😐😐😐 بهش گفتم من جات بودم انا لله و انا الیه راجعون😑😑😑

💎𝓛𝓸𝓿𝓮 𝓨𝓸𝓾𝓻𝓼𝓮𝓵𝓯💎

جااانم پربازدید😁الان وقتش بوداا

خدایا ممنون ازت خودت حافظ پسرکم باش.         درسته مامان شدم ولی هنوزم مثل قبل شیطونم هنوزم مثل قبل تیپ میزنم هنوزم مثل قبل میرقصم منتها دیگه با پسرم😆هنوزم مثل قبل قهر میکنم هنوزم مثل قبلم ولی قلبم در اوج شیطونی مادرانه میتپه واسه عشق همیشگیم پسر گلم 😍عضو گروه آبی وزن اولیه 72 وزن الان 66 😁

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

2728

مادربزرگم روستا زندگی میکرد میگفت بعضی وقت ها پتو رو از روم میکشن یه جورایی بازیشون میگیره برا اون طنزه برا من 

  

نیکی چو از حد بگذرد نادان خیال بد کند! از دل برود هر آنکه از دیده برفت!
اررره یکم هیجان بدیم ب تاپیکا😅😅😅

الان درگیر طرفدارین😕

بذار خودم برات خاطره بگم البته صددفعه گفتم تو سایت😀

خدایا ممنون ازت خودت حافظ پسرکم باش.         درسته مامان شدم ولی هنوزم مثل قبل شیطونم هنوزم مثل قبل تیپ میزنم هنوزم مثل قبل میرقصم منتها دیگه با پسرم😆هنوزم مثل قبل قهر میکنم هنوزم مثل قبلم ولی قلبم در اوج شیطونی مادرانه میتپه واسه عشق همیشگیم پسر گلم 😍عضو گروه آبی وزن اولیه 72 وزن الان 66 😁

یه شب داشتم به جاریم اس میدم گفت رفتم لیزر امروز برا صورتش گفت بزار عکس بفرستم عکسی فرستاد چشمتون روز بد نبینه😲😲🤤🤤یه جن پشت سرش بود گفتم فلانی اون چیه پشتت😲😲😲نگاش کرد بیچاره نزدیک بود سکته کنه بچه ها بقران حیف عکسش تو گوشی قبلیم بود گم شد وگرنه میفرستادمش اصلا وحشتناک بود 😨😨😨

اگه قرار باشه با توجه به جیبم جایی برم فقط میتونم برم تو فکر      

مامانم یه بار نصفه شب بیدار شده دیده داداشم جا پهن کرده تو راهرو خوابیده صبح که از خواب پاشده دیده رو تختشه و هیچ تشکی چیزی نبوده بعد فهمیده که جن بودن آخه خونه قبلیمون جن داشت

الله اکبر

برای امسال بچه دار شدنم یه صلوات بفرستین لطفا یه بچه سالم و صالح و خوشگل ممنون😘          🌹رَبِّ لا تَذَرْني فَرْداً وَ اَنْتَ خَيْرُالْوارثين🌹

من ترسناکترین چیزی که یادمه یه خونه داشتیم که یدونه انباری تو پارکینگ داشت که صاحبخونه کلیدشو به بابام نداده بود و قفل بود . یه روز که من داشتم کارتون میدیدم و مامانم تو آشپزخونه ای که اوپن بود رو به هال یهو دستگیره در بطور کاملا واضح پایین اومد و در باز شد 

خدایا کمکم کن ..... 
مادربزرگم روستا زندگی میکرد میگفت بعضی وقت ها پتو رو از روم میکشن یه جورایی بازیشون میگیره برا ...

اررره منم مادربزرگ مامانم میگفت توی زیر زمینمون عروسی میگیرن کل میکشن😑 یه جوری میگفت انگار همسایه طبقه پایینن😐 حالا من افق بودم

💎𝓛𝓸𝓿𝓮 𝓨𝓸𝓾𝓻𝓼𝓮𝓵𝓯💎

خواب بودم بیدارشدم قدرت نداشتم چشمامو بازکنم صدای زمزمه اهنگ یک خانم کنارم میشنیدم کنارم بود انگار خیلیم صداش قشنگ بود تنها بودم خونه صدا که قطع شد چشمامو باز کردم 😕

خدایا ممنون ازت خودت حافظ پسرکم باش.         درسته مامان شدم ولی هنوزم مثل قبل شیطونم هنوزم مثل قبل تیپ میزنم هنوزم مثل قبل میرقصم منتها دیگه با پسرم😆هنوزم مثل قبل قهر میکنم هنوزم مثل قبلم ولی قلبم در اوج شیطونی مادرانه میتپه واسه عشق همیشگیم پسر گلم 😍عضو گروه آبی وزن اولیه 72 وزن الان 66 😁
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
2687