2733
2734

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

 از اولش بگم البته ممکنه حوصلتونم سربره ولی خواهش می کنم بخونیدش.من امسال دانشگاه قبول شدم و با کلی دردسر قبول کردم که وارد خوابگاه بشم. توی خوابگاه بچه ها از همون هفته های اول از پسرای کلاس همش صحبت می کردن و این که کی به کی درخواست داده و این حرفا و خوب اقتضای سن دخترونه هر چقدر هم باهوش باشی اینه که تو هم دلت بخواد و اگه کسی نیاد سمتت فکر می کنی مشکل داری یا همچین چیزی. منم همون اوایل از یکی خوشم اومده بود ولی اون به من بی توجه بود. هر روز به این صورت می گذشت که من همش منتظر بودم یکی از منم خوشش بیاد و بیشتر از همه اون.(مثلا اسمش امیره) تا اینکه ما به یک جشنی دعوت شدیم که ازمون تجلیل بشه و توی اون جشن من نتظر فرصت بودم تا یجوری خودمو به امیر نشون بدم ولی اون انگار نه انگار. نشسته بودیم که یهو متوجه شدیم یکی از ردیف جلو هر چند وقت یکبار بر می گرده و من رو نگاه می کنه خیلی جدی نگرفتمش گفتم داره جای دیگه رو می بینه من فکر کردم با منه و اینکه اصلا تا اون موقع ندیده بودمش تو دانشگاه.بعدا متوجه شم توی یک کلاس عمومی با منه. هر موقع می دیدمش چشمم به چشش گره می خورد و اون یک لبخندی روی لبش بود که من فکر می کردم چون درسش از من بهتره داره مسخرم میکنه(البته منم درسم بد نیست ولی خوب اون شاگرد اولمونه)

نمی تونم از عشق تو دل بکنم با این همه خاطره/نمی دونم به چشم کی زل بزنم نگاتو یادم بره

همینطور می گذشت و این چشم تو چشما ادامه داشت ولی من واسم مهم نبود. توی یک جشن دیگه دانشگاه امیرو دیدم که بهم سلام کرد اونم چه قدر گررم و خوب و من خیلی خوشحال شدم و تو پوست خودم نمی گنجیدم البته قبلشم اون پسره دیگه(مثلا علی) رو دیده بودم با دوستش که تا منو دید برگشت نگام کرد و حس کردم داره میاد سمتم که دوستش دستشو گرفت. خلاصه تو اون جشن من داشتم به خاطر امیر بال در می آوردم چندین بار بعدشم امیر باهام خوب سلام و احوال پرسی کرد و من خیلی ذوق زده تر بودم تا اینکه یکبار من برگشتم بهش سلام کنم ولی اون از فاصله ده سانتی من منو دید ولی رد شدم ازم و من خیلی بهم برخورد و گریم گرفت از اونجایی که یکی از دوستام تازه شکست عشقی خورده بود من علت گریمو به اون یه چیز دیگه گفتم. گفتم من عاشق علی شدم ولی اون دوستم نداره

نمی تونم از عشق تو دل بکنم با این همه خاطره/نمی دونم به چشم کی زل بزنم نگاتو یادم بره
2738

 سر مسخره بازی جلوی دوستم ادا در می آوردم که آره من عاشقشم و اینا. دوستمم جدی گرفته بود ولی من هنوز به امیر فکر می کردم. علی همچنان همش جلو چشم بود و نمی دونم چطور هر موقع من از راه می رسیدم حتی اگه پشتش بهم بود بر می گشت نگام می کرد. حتی سر جلسه امتحان این طوری شد. یکبار ما سر جسد وایستاده بودیم ولی بلد نبودیم تشریحش کنیم و هیچکسم نبود توضیح بده بهمون و بچه ها منو مجبور کردن به علی بگم بیاد. اون یه طرف دیگه وایستاده بود ولی من حتی صداشم نکردم که برگشت نگام کردو منم بهش گفتم لطفا بیا بهمون توضیح بده .بعد که اومد انگار هول شده بود و چند تا چیز ساده رو اشتباه گفت. ترم یک برامون تموم شد اما شروع ترم دو خیلی طوفانی بود یعنی در بدو ورودم به کلاس برگشت و با لبخند نگام کرد و منم تعجب . در ضمن متوجه اینم شده بودم که امیر با یک دختر دوست شده و حالم خوب نبود

نمی تونم از عشق تو دل بکنم با این همه خاطره/نمی دونم به چشم کی زل بزنم نگاتو یادم بره

از اون به بعد دیگه شروع شد نگاهاش و هر موقع من جایی بودم اونم بود حتی بعضی موقع ها من نگاش نمی کردم اما دوستم میگه سرشو آورد بالا و نگات کرد. چند بار من با دوستام نبودم و دوستم میگه طوری اینطرف و اون طرفو می دید که انگار دنبال کسی بود. بعضی وقتا که بر می گشتم می دیدم داره نگام می کنه . یه بار تنها بودم و داشتم می رفتم که اونم داشت از رو به رو میومد تا منو دید وایستاد سر جاش و چند لحظه همینطور موند ولی دوباره برگشت از مسیری که اومده بود و به هر پسری که می رسید می دیدم دستش انگار میاد سمت منو اونا هم بر می گردن نگام می کنن. نمی دونم چرا ولی تو دانشگاه یه طوریه که همه خیلی به من نگاه می کنن از هر جا رد میشم و یک گروه پسر باشن یه دفعه همه بر می گردن سمت من در صورتیکه بی حجاب یا بدن نما نمی پوشم  و قیافم معمولیه. دیگه واقعا از دست این نگاه ها و لبخندهای ریزش داشتم خسته می شدم ولی خوب خودمم ازش خوشم اومده بود و منتظر بودم بیاد یه چیزی بهم بگه آخه رفتاراش تو جمع خیلی ضایع بود و من می ترسیدم آبروم بره. تا اینکه بعد عید منو که میدید سرشو مینداخت پایین تو جمع ولی هر موقع هیچکی حواسش نبود می فهمیدم داره نگام می کنه. جدیدا هم سر کلاس دستاشو می ذاره رومیز و سرشو میذاره رو دستش و زل میزنه به من. نمی فهمم اگه دوستم داره چرا نمیاد بهم بگه اگرم نه معنی این کاراش چیه. خیای بچه سر به زیر و درسخونه اگه پسر دیگه ای از کلاسمون بود خیلی جدی نمی گرفتمش ولی این یکی فرق داره. 

نمی تونم از عشق تو دل بکنم با این همه خاطره/نمی دونم به چشم کی زل بزنم نگاتو یادم بره
نمی دونم چطور بفهمم این کاراش واسه چین؟

عزیزم کاری نکن ک بعدا پشیمون بشی

تنها راهش صبر کردنه.. صبر کن اگ دوست داشته باشه خودش میاد میگه. ولی تاکید می‌کنم هیچکاری نکن

شاعر در وصف من میگه :زندگی در دل چشمان تو کندو زده است، طعم شیرین عسل با تو چشیدن دارد🙃بله اینجوریاس😎
شاید خودشش میاد ولی میترسه بگه تو بگی نه صایع بشه🙄

شایدم 

.کاری از من بر نمیادیعنی

نمی تونم از عشق تو دل بکنم با این همه خاطره/نمی دونم به چشم کی زل بزنم نگاتو یادم بره
عزیزم کاری نکن ک بعدا پشیمون بشی تنها راهش صبر کردنه.. صبر کن اگ دوست داشته باشه خودش میاد میگه. ول ...

من واقعا خیلی  دختر جدی هستم مخصوصا جلوی پسرا ولی واقعا دیگه صبرم تموم شده

نمی تونم از عشق تو دل بکنم با این همه خاطره/نمی دونم به چشم کی زل بزنم نگاتو یادم بره
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

من توراهم

baharbyu | 1 دقیقه پیش
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز