یه روز تو پارک خورد زمین گریه میکرد قبلش میگفت بخر چون سرفه میکرد براش نمیخریدم یه خانواده کنارمون نشسته بودن داشتن بستنی میخوردن دیدن این گریه میکنه یکی براش اوردن شما نمیدونین از ذوق چکار میکرد هم گریه میکرد هم میخندید(البته ربطی نداشت ولی خوب یادم اومد )