من دیشب تولد خودمو همسرم بود کلی بادکنک گرفتم زدم ب سقف از هر نوار بادکنک یه جمله عاشقانه نوشتم....فقط تو اون همه یکی بود ک ادرس کادوش رو نوشته بودم...خودش ک خیلی خوشش اومد
من امسال ميخوام لباس نامزديمو بپوشم كه بهترين خاطرمونه، يه كيك هم درست كنم با شام خوشمزه، ميز رو با شمع و كيك و يه سري عكساي خاطره انگيزمون تزيين كنم ، اگر بتونم هديه اي تهيه كنم توي كيك قايمش ميكنم اگر نه تا همين اندازه واسه سالگردمون جشن ميگيرم...
برا شام همه خانوادشو دعوت کردم خونمون چون ۴ماهه عقد کردیم بهش گفتم خونه خالم پاگشایی بعد که اومد دنبالم گف بیا دم در گفتم روسریمو پیدا نمیکنم بیا تو اومد تو همه جا تاریک جیغ و دست شوکه شده بود گف الان مامانم خونه بود ک چون اون روز خیلی کار داشت اصن حواسش به روز تولدش نبود منم بهش نگفته بودم