چرا بحث قانون رو پیش میکشید ، زندگی زناشویی اولش یه رابطه عاطفی هست ، مگه چی شده که بری پیش وکیل ، بابای من روز تعطیل به مامانم میگفت آماده شو بریم طلاق بدم ، روز بعد هر دوتا نشسته بودن سرجاشون ، عمری هم زندگی کردن ، این وکیل بازی و مهریه چیه شما مد کردین ؟ زن زندگی نمیره سراغ مهریه ، اون مال وقتیه که شوهر دور از جون بمیره و حق ادامه زندگی داری و باید پشتوانه داشته باشی ، بنظرم خیلی کارت زشته ، مگه کتک خوردی ؟ نه یه سیلی هااا .. کتک بد میگم ، مگه با یه زن دیگه اومدن بیرونت کردن ؟ مگه بچتو گرفتن ازت ؟ مگه خونواده شوهرت اومدن تهدید و کتک ؟ مگه چه ظلمی داره میشه که نشه تحمل کرد ؟ شوهرت مشکل جنسی داره باهاش حرف بزن ، آرومس کن برید دکتر ، به خدا من شوهرم مشکل جنسی چیه بره زندان هم پاش می ایستم ... اون کمبودی داره که میگه برو ، باید ثابت کنی اونو و زندگیتو دوست داری و نمیری
شوهرم یه بار به من گفت برو خونه مادرت ، بلند شدم انگشتم رو به سمتش نشانه رفتم گفتم خونمه ، هیچ جا نمیرم ، خوشت نمیاد خدافظ تو برو
بعد میگفت بهت افتخار کردم