سلام...خیلی ناراحتم از ادمی ک فکر میکردم دوستمه اما امشب خودشو خوب نشون داد...نزدیک دوساله تو اینخونه مشینم زنه دوقلو.داره خونه ما دواا واحد چسبیده بهمه...ازسه ماهگی بچه هاش من بعد عروسیم اومدم تو این خونه...بچه هاش بامنو شوهرمم بزرگ شدن همش میفرستاد اینجا ماهم عاشق بچه....خلاصه امشب اومد بگفت چ ش اسهال بود من تو اشپزخونه بودم بچه هاها پیششوهرم بودن...یدفه شوهرم دید بچه ریده ب فرشمون...من کلی گریه کردم شوهرم ب زنهفت اومد تمیز کرد اما من تواز اشپزخونهریه میکردم حالم خوب نبود خیلی ناراحت بودم واقعا دیگه ازین خونه خیته شده بودم بعدش...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
منظورم اینه کل راهرو رو جارو میزنید یا فقط پله های خودتون
بعد از مرگم همراهم دوفنجان چای هم دفن کنید!صحبتهای من با خدا به درازا میکشد....بندگانش بی اجازه وارد شدند،خودخواهانه قضاوت کردند،بی مقدمه شکستند و بی خداحافظی رفتند....
عزیزم صمیمی شدن باهمسایه اشتباه،مگراینکه طرزفکرش مث شماباشه که این وسط سواستفاده ای نشه،بعدم غریبه داخل زندگی راه دادن اشتباه،اصلابچهاش چرامیان خونه شمامسئولیت دار،اگ ازجایی بیفتن یاچیزی بخورن ک بهشون نسازه،کلا رابطتون کم کنید،الانم دیگ اجازه نده بچهاش بیان
منم یه همسایه نفهم دارم. دو تا دختر داره و شوهرش با شوهرم مثل داداشن. منم بخاطر شوهرم زیاد چیزی نمیگم. ولی مطمئن باش همسایه شما پیش همسایه ما فرشته ست. این مال دهات ترکیه ست. بی فرهنگ ترین آدم روی زمینه. دو هفته رفته ترکیه دارم نفس راحت میکشم. چند روز بعد برمیگرده. من از الان عزا گرفتم.
G>⬆️⬇️ میشه برای سالم بدنیا اومدن بچه ام یه صلوات بفرستین ؟؟؟ پروردگارا... نمیگویم دستم را بگیر. سالهاست که گرفته ای.. رهایم نکن.
بعد از مرگم همراهم دوفنجان چای هم دفن کنید!صحبتهای من با خدا به درازا میکشد....بندگانش بی اجازه وارد شدند،خودخواهانه قضاوت کردند،بی مقدمه شکستند و بی خداحافظی رفتند....
ممکنه یه روزی بچه خودت همین طور بشه خونه کسی شما که ارتباط زیاد داشتین اینجور معلومه . زیادی حساسیت نشون دادی چزا گریه کردی نفهمیدم.. اگه هم خوشت نمیاد کلا چرا ارتباط داری
منکه قراره عروسی کنم امسال ان شاالله...حالم از تموم همسایام و اون محله بهم میخوره..چون همشون فضولن و خبر میبرن واسه خارسوم که تو اون محله نشسته...کلا بخاطر اینکه میخوام برم نزدیک خارسو بشینم حس خوبی به اون محله ندارم.همسایامم همه پاچه خوار خارسومم..از همین الان تصمیم دارم با هییییییچ کدومشون رفت آمد نداشته باشم و محل ندم...اخلاقمن جوریه که به سختی با کسی صمیمی میشم..شمام باید بود از اول اینجوری باشین..