سلام امروز منو اورده خونه مامانم همین امروزم باباش زنگیده ک بیا دنبالم منو ببر عروسی شهرستان دوسه روز بمون همونجابعد مارو بیار خونمون خلاصه منم دعوا کردم گفتم ما خودمون کار داریم چرا بریم اونجا ۳یا۴روزم بمونیم.بعد بحثمون شد اونم قهر کرد گوشیش هم نبردرفت حالا من این همه زنگیدم اینطرف اونطرف بعدفهمیدم با پسرداییش بوده بعد رفته خونه خودمون حالا من دیوونه بفکرم ک اون شام چی خورده و یا چی میخوره بنظرتون چکارکنم واقعانم ناراحتم چون زمان رفتن حرف های خیلی بدی بهم زد
پسر قشنگم از وقتی اومدی هر روز مامانی بهاره😍.مادر بودن حس عجیب و خاصیست. احساس میکنم قلبم جایی بیرون از سینه میتپد. پسرم، مرد کوچکم، جهان برای من در تو خلاصه میشود💙💙💙 پسرم آرام دوستت خواهم داشت طوریکه هیچکس به جز خودت این حس مرا درک نخواهد کرد💙
موافقم !!!هیچ مردی حاضر نیست خانوادشو به خاطرزن رهاکنه حتی اگه اون زن جونشو برای مردش بده
شوهر من حاضره
پسر قشنگم از وقتی اومدی هر روز مامانی بهاره😍.مادر بودن حس عجیب و خاصیست. احساس میکنم قلبم جایی بیرون از سینه میتپد. پسرم، مرد کوچکم، جهان برای من در تو خلاصه میشود💙💙💙 پسرم آرام دوستت خواهم داشت طوریکه هیچکس به جز خودت این حس مرا درک نخواهد کرد💙
کوتاه نیاین.شوشو حرف زیادی زد بندازیتش از خونه بیرون نظر من اینه.فقط از سیاست خبری نیس😐😐
ما خونومون از مرکز شهر دور وقتی میایم تو شهر که کارای خودمون مثلا دکتر اینا بریم با خوشی از خونه میزنیم بیرون بعد تو ماشین که بحثمون میشه میاد مستقیم بجای اینکه منو برگردونه خونه خودمون میزاره خونه مامانم خودش قهر میکنه